حضرت میفرماید: "و تدق أهل البدو": آن فتنه یا حکومت فتنه، چادرنشینان و عشایر را میساید و نازک و باریک میکند "بمسحلها": به وسیله آن سوهانی که دارد. همان طور که سوهان آهن را صیقل میدهد و قسمت هایی از آن را میتراشد، سوهان آن فتنه نیز آنان را میتراشد و به عنوان مالیات یا خرده فرمایشات دیگر از قدرت آنان بویژه از قدرت اقتصادیشان میکاهد.
"و ترضهم بکلکلها": علاوه بر آن با سینه اش آنان را له و نابود میسازد. در اینجا حضرت آن فتنه را به شتر هاری تشبیه میکند که خود را روی چیزی یا کسی انداخته و به این وسیله آن را له و خرد میکند. برای این که شتر وقتی هار و از دست کسی یا چیزی عصبانی شود سینه خود را روی آن میاندازد و آن را له میکند.
6 - تباه شدن ضعیفان و قدرتمندان
"یضیع فی غبارها الوحدان"
( در گرد و غبار آن فتنه تکروان تباه میشوند.)
در این که مقصود از "وحدان" چه کسانی هستند دو احتمال وجود دارد:شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 9، ص 141؛ و آیه در سوره بقره (2)، آیه 166 میباشد.
1 - احتمال اول این است که منظور از آن افراد تنها باشند؛ یعنی کسانی که به دنبال خود حزب و گروه و جمعیتی ندارند؛ این افراد تنها و بی کس معمولا در حکومت ها و فتنه ها تباه و نابود میشوند. با یک دستور از جانب حکومت یا وابستگان دست چندم حکومت، دستگیر و بعد حکم اعدام آنان هم صادر میشود و کسی به فریاد آنان نمی رسد.
2 - احتمال دوم این است که منظور از آن افراد نخبه و فرهیختگان باشند؛ یعنی در کشمکش آن فتنه افراد ممتاز و نخبگان جامعه تباه میشوند و از بین میروند.