صفحه ۵۳۸

همین مسأله در زندانها کشته شدند یا مردند. یک عده گفتند: کلام خدا بر حضرت موسی (ع) که نازل شد حادث بود و تمام شد؛ بنابراین کلام خدا در مورد حضرت موسی (ع) که جای نزاع ندارد. در مقابل، کسان دیگری گفتند: کلام قدیم خدا را که نمی توان انکار کرد؛ در نتیجه باید بررسی کرد که کلام قدیم خداوند چیست؛ این بود که کلام لفظی و کلام نفسی درست کردند و گفتند: کلام نفسی خداوند قدیم است. اینها مسائلی بود که سالیان طولانی، در حکومت بنی عباس، علما و دانشمندان شیعه و سنی را به آن سرگرم کردند. در زمان ما نیز گاهی از این کارها انجام می‎شود و مردم و علما را به جان هم می‎اندازند و یا مشغول می‎کنند تا مزاحم آنان نشوند. در صورتی که در همان مسأله حادث و قدیم بودن کلام خدا باید گفت که کلام خدا قرآن است و باید معارف و احکام آن را بفهمیم و عمل کنیم، و حادث و قدیم بودن آن در مرحله بعدی است که اگر هم نفهمیدیم به جایی ضرر نمی زند.

5 - فشار سنگین بر بادیه نشینان

"و تدق أهل البدو بمسحلها، و ترضهم بکلکلها"

( و آن فتنه بیابان نشینان را به وسیله سوهان خود باریک می‎کند، و با سینه اش آنان را می‎کوبد.)

"مسحل" به سوهانی گفته می‎شود که به وسیله آن آهن را تیز می‎کنند و می‎تراشند. "أهل بدو" هم به چادرنشین ها و عشایر عرب گفته می‎شود که در زمان حضرت علی (ع) و پس از آن زیاد بودند و قدرت اقتصادی زیادی هم داشتند. برای این که سرمایه آن روزها گوسفند و شتر بوده است که بیشتر در اختیار چادرنشینان بود. "تدق" یعنی درهم می‎کوبد یا باریک می‎کند، و این معنا با "مسحل" سازگارتر است. "رض" نیز به معنای له کردن و کوبیدن است. "کلکل" به سینه یا وسط سینه تا قسمتی از شکم که در وقت خوابیدن به زمین می‎چسبد گفته می‎شود.

ناوبری کتاب