آوردند و غارت کردند و بسیاری را از دم تیغ و شمشیر گذراندند و بغداد را نیز تصرف کردند.
دیگر شرح کنندگان نهج البلاغه در این مورد سخنی ندارند و تنها ابن میثم بحرانی است که تعیین مصداق کرده است؛ ولی به نظر میرسد که حضرت در این خطبه به حادثه چنگیزخان مغول و تصرف بغداد نظر نداشته است، بلکه فتنه اول اشاره به بنی امیه است که در اواخر حکومت خود دچار ضعف و سستی شدید شدند و یکدیگر را لعن و نفرین کردند و گناهان را به گردن همدیگر گذاشتند، و پس از آنان نوبت به فتنه بنی عباس رسید که امروز آن را میخوانیم؛ بنابراین فتنه دوم مربوط به بنی عباس است. بالاخره احتمالی را که ما مطرح کردیم در مقابل احتمال ابن میثم است و به نظر میرسد مناسب تر باشد.
تداوم فتنه اضطراب آور و شکننده
"ثم یاتی بعد ذلک طالع الفتنة الرجوف، و القاصمة الزحوف"
( سپس بعد از آن فتنه پیش میآید مقدمات فتنه ای بسیار مضطرب، و شکننده ای بسیار خزنده.)
صبح کاذب و نیز ابتدای هر چیزی را "طالع" میگویند. "رجف" به معنای تزلزل و اضطراب میباشد. و "زحف" در اصل به معنای بچه یا کسی است که بر روی زانو یاکفل خود آهسته آهسته به جلو میخزد؛ و چون ارتش ها تدارکات و نیروهای زیادی دارند و باید آرام آرام حرکت کنند، به حرکت ارتش یا به خود آن "زحف" گفته میشود. باید توجه داشت که "رجوف" و "زحوف" که در عبارت آمده هر دو صیغه مبالغه میباشند.
حضرت در این بخش از خطبه میفرمایند: پس از این که فتنه گران گذشته ضعیف شدند و با همدیگر نزاعشان شد و نسبت به هم تبری جستند و یکدیگر را لعن و