صفحه ۵۳۲

آوردند و غارت کردند و بسیاری را از دم تیغ و شمشیر گذراندند و بغداد را نیز تصرف کردند.

دیگر شرح کنندگان نهج البلاغه در این مورد سخنی ندارند و تنها ابن میثم بحرانی است که تعیین مصداق کرده است؛ ولی به نظر می‎رسد که حضرت در این خطبه به حادثه چنگیزخان مغول و تصرف بغداد نظر نداشته است، بلکه فتنه اول اشاره به بنی امیه است که در اواخر حکومت خود دچار ضعف و سستی شدید شدند و یکدیگر را لعن و نفرین کردند و گناهان را به گردن همدیگر گذاشتند، و پس از آنان نوبت به فتنه بنی عباس رسید که امروز آن را می‎خوانیم؛ بنابراین فتنه دوم مربوط به بنی عباس است. بالاخره احتمالی را که ما مطرح کردیم در مقابل احتمال ابن میثم است و به نظر می‎رسد مناسب تر باشد.

تداوم فتنه اضطراب آور و شکننده

"ثم یاتی بعد ذلک طالع الفتنة الرجوف، و القاصمة الزحوف"

( سپس بعد از آن فتنه پیش می‎آید مقدمات فتنه ای بسیار مضطرب، و شکننده ای بسیار خزنده.)

صبح کاذب و نیز ابتدای هر چیزی را "طالع" می‎گویند. "رجف" به معنای تزلزل و اضطراب می‎باشد. و "زحف" در اصل به معنای بچه یا کسی است که بر روی زانو یاکفل خود آهسته آهسته به جلو می‎خزد؛ و چون ارتش ها تدارکات و نیروهای زیادی دارند و باید آرام آرام حرکت کنند، به حرکت ارتش یا به خود آن "زحف" گفته می‎شود. باید توجه داشت که "رجوف" و "زحوف" که در عبارت آمده هر دو صیغه مبالغه می‎باشند.

حضرت در این بخش از خطبه می‎فرمایند: پس از این که فتنه گران گذشته ضعیف شدند و با همدیگر نزاعشان شد و نسبت به هم تبری جستند و یکدیگر را لعن و

ناوبری کتاب