در معنا و شرح این عبارت دو احتمال مطرح کرده اند:مجموعه ورام (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر)، ج 1، ص 132، باب ذم الدنیا.
1 - این فتنه ها که مقصود از آن حکومت ها هستند، سلطنت و قدرت را از یکدیگر به واسطه ولایت عهدی میگیرند. به این معنا که کسی آمد و با لطایف الحیل یا با جنگ و مبارزه قدرت را به دست گرفت و یا حتی مردم او را انتخاب کردند، ولی او پسر خود را ولیعهد خود میکند. به عنوان مثال عبدالملک بن مروان آمد و با چه جنایاتی حکومت را به دست گرفت، بعد از او چهار پسر او قدرت را به دست گرفتند و به همین اکتفا نکردند بلکه پس از پسرانش نوبت نوه هایش شد. پس از بنی امیه هم وضع به همین منوال بود. به این ترتیب که مثلا منصور دوانیقی حاکم شد و پس از او نوبت به اولادش رسید. در حالی که اسلام ولایت عهدی را به هیچ وجه قبول ندارد و ولایت عهدی هیچ اساسی در اسلام ندارد. بلکه در اسلام امام یا خلیفه یا حاکم جامعه اسلامی باید ویژگی هایی از قبیل عدالت، تقوا و علو مقام و شایستگی کامل داشته باشد، که این صفات و ویژگی ها در حد اعلای آن در ائمه اطهار(ع) وجود دارد و آنان باید امامان پس از پیامبراکرم (ص) باشند. به تعبیر دیگر امامت امامان شیعه به خاطر پدری و فرزندی و یا ولایت عهدی نیست، بلکه به خاطر شخصیت و کمال ذاتی آنان است؛ و به لحاظ این ویژگی های ذاتی است که آنها از سوی پیامبر(ص) که سخن او سخن خداوند است منصوب برای مقام امامت میباشند و مردم باید از آنان اطاعت میکرده و زمینه حکومت آنان را فراهم مینمودند. ولی هر حاکم دیگری غیر از معصوم (ع) علاوه بر لزوم دارایی صفات و شرایط مذکور، باید مردم او را برای حاکمیت انتخاب کنند و وی از سوی خداوند یا معصوم (ع) منصوب برای حاکمیت نیست و بدون انتخاب مردم حکومت او مشروعیت ندارد. به هر صورت بر اساس این احتمال، معنای جمله چنین میشود: این فتنه ها که همین حکومت ها و قدرت ها باشند، به واسطه ولایت عهدی آن را از یکدیگر ارث میبرند.