پیامبراکرم (ص) نسبت به رحم و خویشان خود بسیار سفارش نمود، که البته این سفارشها نه از جهت خویشاوندی بلکه از این باب بود که حقیقت با آنها بود. زیرا تا مثل امیرالمؤمنین (ع) باشد چه کسی میتواند از جهت لیاقت و تقوا و عدالت و سابقه در اسلام مانند او باشد؟! و تنها اهل بیت (ع) میتوانستند پس از پیامبر(ص) هدایت جامعه اسلامی را بر عهده بگیرند.
با این همه، مردم علی (ع) و دیگر سفارش شدگان پیامبراکرم (ص) را رها کردند و به سراغ دیگران رفتند؛ و حکم این آیه شریفه را رعایت نکردند که میفرماید: (و أولوا الارحام بعضهم أولی ببعض فی کتاب الله ) سوره آل عمران (3)، آیه 103. "و در کتاب خدا، خویشاوندان برخی به برخی سزاوارترند."
"و هجروا السبب الذی أمروا بمودته"
( و دوری گزیدند از رشته ای که مأمور به دوستی آن شدند.)
در این عبارت علی (ع) در حقیقت روضه خود و اهل بیت (ع) را میخواند و میفرماید: سبب و یا رشته ای را که مأمور بودند به آن چنگ زده و نجات پیدا کنند رها کردند. مردم دستور داشتند که به ذوی القربای پیامبر(ص) متمسک شوند و آنان را دوست داشته باشند و از آنان پیروی کنند؛ ولی همه اینها را رها کردند. (قل لا أسئلکم علیه أجرا الا المودة فی القربی ) .سوره انفال (8)، آیه 46.
در آیه شریفه قرآن که میفرماید: (و اعتصموا بحبل الله جمیعا) ر.ک : کتاب الملل والنحل، ج 1، مقدمه دوم. "و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید" یا (فآت ذا القربی حقه ) سوره احزاب (33)، آیه 6. "پس حق خویشاوند را بپرداز" و نیز حدیث ثقلین که پیامبراکرم (ص) میفرماید: "انی تارک