صفحه ۵۰۲

قرآن کریم می‎فرماید: (و أن هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ) منهاج البراعة، ج 9، ص 139. "و همانا این راه من است در حالی که راهی است راست، پس آن را دنبال کنید؛ و راهها را دنبال مکنید تا شما را از راه خدا پراکنده سازد." راههای مختلفی که هر کس به میل خود آن را درست می‎کند، اختلاف برانگیز و موجب هلاکت است.

در آیه دیگری می‎فرماید: (واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا) بحارالانوار، ج 22، ص 352 و 440؛ باب فضائل سلمان و أبی ذر و مقداد، ج 28، ص 238 و 239، باب 4؛ و منهاج البراعة، ج 9، ص 153. "و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید."

باز می‎فرماید: (و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم ) منهاج البراعة، ج 9، ص 140. "و با هم نزاع و ستیز نکنید که زبون می‎شوید و باد شکوهتان از بین می‎رود."

به هر حال راه راست و حق یکی بیشتر نیست و راههایی که مختلف و متفاوت می‎شود همه راههای گمراهی است؛ مثلا در اسلام هفتاد و سه فرقه می‎شوند؛سوره انعام (6)، آیه 153. و علت عمده پیدایش این راههای گوناگون گمراهی، همان هواهای نفسانی است.

حضرت می‎فرماید: "و غالتهم السبل": و راههای گوناگون و مختلف، آنان را هلاک کرد و از راه حقی که پیامبراکرم (ص) پایه گذاری کرده بود بازماندند و آن را رها کردند. "واتکلوا علی الولائج": و هر کدام به گروه و طایفه و باند خود اعتماد و تکیه کردند. برای این که انصار می‎خواستند سعد بن عباده را که از خودشان بود روی کار آورند، عده ای دیگر تصمیم گرفتند که ابوبکر را حاکم گردانند. پس از آن بنی امیه کوشش نمودند تا معاویه و یزید را بر جامعه اسلامی تسلط بخشند. به هر حال هر گروهی می‎خواستند طایفه و یا پایگاههای خصوصی خود را تقویت نمایند.

"و وصلوا غیر الرحم"

( و با غیر رحم و خویشان پیوند برقرار کردند.)

ناوبری کتاب