( و غیر از آن پس علمی است که خداوند آن را به پیغمبر خود(ص) یاد داد پس او هم آن را به من آموخت، و برایم دعا کرد که سینه من آن را نگاه داشته، و استخوانهای سینه ام بر آن احاطه نماید.)
"یعیه" از ماده "وعاء" به معنای ظرفیت است. در معنای "وعی" حفظ و نگهداری وجود دارد. اگر بخواهیم ظرفها را مثال بزنیم بعضی از آنها طوری هستند که مظروف خود را حفظ میکنند، مانند کاسه و دیگ و بیشتر ظرفهای معمولی؛ در صورتی که بعضی از ظرفهای دیگر مظروف را حفظ نمی کنند، مانند آبکش که تا وقتی در آب قرار دارد پر از آب میباشد ولی هنگامی که از آب خارج شد آبی در آن باقی نمی ماند و همه آبها بیرون میروند. قلب ما انسانها نیز مانند ظرف است که فقط بعضی از آنها قدرت حفظ پندها و موعظه ها را دارند و اکثرا قدرت حفظ ندارند. قلب های ما مانند آبکش میباشد که تا وقتی پای منبر و صحبت و موعظه و پند هستیم تا حدودی متوجه خدا و پیغمبر و معاد و قیامت میشویم و حالت بیداری و تنبه در ما پیدا میشود، ولی به محض این که از مجلس بیرون میرویم درست همانند آبکش خالی میشویم.
"اضطم" باب افتعال از ماده "ضم" میباشد، که به معنای ضمیمه شدن و احاطه پیدا کردن میآید. "جوانح" جمع "جانحة" است که به استخوانهای اطراف سینه گفته میشود؛ اساسا "جنح" به معنای میل میآید، و بنابراین به لحاظ این که استخوانهای اطراف سینه صاف نیست و انحراف و تمایل دارد به آنها "جانحة" گفته میشود.
حضرت میفرماید: غیر از آن پنج موردی که در آیه شریفه ذکر شده است علوم دیگر مطالبی هستند که آنها را خداوند به پیغمبر خود یاد داده و آن حضرت نیز به من تعلیم فرموده است. به تعبیر دیگر این که من از لشکرکشی چنگیز خبر میدهم، اینها مطالبی است که خداوند به پیامبر خود تعلیم فرموده و آن حضرت نیز به من یاد داده است؛ و برایم دعا فرمود که خداوند سینه ام را وسیع گرداند و ظرفیت حفظ و