صفحه ۴۹

( و غیر از آن پس علمی است که خداوند آن را به پیغمبر خود(ص) یاد داد پس او هم آن را به من آموخت، و برایم دعا کرد که سینه من آن را نگاه داشته، و استخوانهای سینه ام بر آن احاطه نماید.)

"یعیه" از ماده "وعاء" به معنای ظرفیت است. در معنای "وعی" حفظ و نگهداری وجود دارد. اگر بخواهیم ظرفها را مثال بزنیم بعضی از آنها طوری هستند که مظروف خود را حفظ می‎کنند، مانند کاسه و دیگ و بیشتر ظرفهای معمولی؛ در صورتی که بعضی از ظرفهای دیگر مظروف را حفظ نمی کنند، مانند آبکش که تا وقتی در آب قرار دارد پر از آب می‎باشد ولی هنگامی که از آب خارج شد آبی در آن باقی نمی ماند و همه آبها بیرون می‎روند. قلب ما انسانها نیز مانند ظرف است که فقط بعضی از آنها قدرت حفظ پندها و موعظه ها را دارند و اکثرا قدرت حفظ ندارند. قلب های ما مانند آبکش می‎باشد که تا وقتی پای منبر و صحبت و موعظه و پند هستیم تا حدودی متوجه خدا و پیغمبر و معاد و قیامت می‎شویم و حالت بیداری و تنبه در ما پیدا می‎شود، ولی به محض این که از مجلس بیرون می‎رویم درست همانند آبکش خالی می‎شویم.

"اضطم" باب افتعال از ماده "ضم" می‎باشد، که به معنای ضمیمه شدن و احاطه پیدا کردن می‎آید. "جوانح" جمع "جانحة" است که به استخوانهای اطراف سینه گفته می‎شود؛ اساسا "جنح" به معنای میل می‎آید، و بنابراین به لحاظ این که استخوانهای اطراف سینه صاف نیست و انحراف و تمایل دارد به آنها "جانحة" گفته می‎شود.

حضرت می‎فرماید: غیر از آن پنج موردی که در آیه شریفه ذکر شده است علوم دیگر مطالبی هستند که آنها را خداوند به پیغمبر خود یاد داده و آن حضرت نیز به من تعلیم فرموده است. به تعبیر دیگر این که من از لشکرکشی چنگیز خبر می‎دهم، اینها مطالبی است که خداوند به پیامبر خود تعلیم فرموده و آن حضرت نیز به من یاد داده است؛ و برایم دعا فرمود که خداوند سینه ام را وسیع گرداند و ظرفیت حفظ و

ناوبری کتاب