که مطلوب است شجاعت میباشد که در مقابل آن بزدلی و تهور است. انسان بزدل و ترسو دست به هیچ کاری نمی زند و فرد متهور نیز خود و دیگران را دچار هلاکت میکند. بخل و تبذیر مال هم که دو طرف سخاوت است بد میباشد ولی خود سخاوت که حد وسط آن دو میباشد خوب است. انسان باید از مال خود استفاده کند و در جای خود سخاوت داشته باشد.
به این آیه شریفه قرآن دقت کنید که خداوند خطاب به قارون میفرماید: (و لاتنس نصیبک من الدنیا و أحسن کما أحسن الله الیک ) سوره زخرف (43)، آیه 45. "و بهره ات را از این جهان از یاد مبر، و نیکی کن چنان که خداوند بر تو نیکی کرده است."
مقصود از این که میفرماید: بهره و نصیبت را از دنیا فراموش مکن، این نیست که مثلا شکم خود را بیشتر پر کن. این کار را که قارون انجام میداد. بنابراین به نظر میرسد مقصود از بهره و نصیب انسان، همان چیزی میباشد که برای انسان باقی میماند و به آن باقیات الصالحات میگویند. به همین جهت در ادامه آیه میفرماید: (و أحسن کما أحسن الله الیک ) : "و نیکویی کن همچنان که خدا به تو احسان و نیکویی کرد." و این بیان همان (و لاتنس نصیبک من الدنیا) است.
حضرت میفرماید: "و أخذوا یمینا و شمالا": و اینها راست و چپ را گرفته اند و حد وسط را رها کرده اند "ظعنا فی مسالک الغی": در حالی که در راههای گمراهی سیر میکنند "و ترکا لمذاهب الرشد": و در حالی که راههای هدایت را ترک مینمایند.
انتظاری بی شتاب
"فلا تستعجلوا ما هو کائن مرصد"
( پس نسبت به آنچه شدنی مورد انتظار است شتاب نداشته باشید.)