صفحه ۴۶۶

"فانه أوعظ للمعتبرین من المنطق البلیغ و القول المسموع"

( پس همانا آن برای عبرت گیرندگان از گفتار رسا و سخن شنیده شده پند دهنده تر است.)

حرف "من" در "من المنطق" متعلق به "أوعظ" می‎باشد و اصطلاحا افعل التفضیل به "من" ختم شده است.

باید توجه داشته باشیم که موعظه به دو صورت انجام می‎شود و یا انسان به دو نحو پند می‎گیرد:

اول این که انسان را با زبان و سخنرانی و خواندن آیه و روایت موعظه کنند. این روش چه بسا مفید باشد ولی اثر روش دوم را ندارد؛ برای این که در این روش، هر چند که سخنان بلیغ و رسا باشند ولی بالاخره از جنس سخن و شنیدنی هاست که با اصل واقعیتی که سخنان از آن حکایت می‎کند فاصله دارد.

روش دوم این است که انسان خودش واقعیت ها و مصیبت ها و مرگ و فاجعه ها را مشاهده کند و عبرت بگیرد. اگر کسی دلش آمادگی داشته باشد و به این صورت پند و عبرت بگیرد بسیار بهتر و بیشتر از روش اول در او اثر می‎گذارد.

بر این اساس حضرت در اینجا می‎فرماید: "فانه أوعظ للمعتبرین" یعنی: پس همانا دیدن این حالات من برای اهل عبرت آموزنده تر است "من المنطق البلیغ و القول المسموع": از منطق بلیغ و سخن شنیده شده.

"وداعی لکم وداع امری مرصد للتلاقی"

( وداع کردن من با شما مانند وداع کسی است که در کمین برای ملاقات [ با خدا] است.)

بعضی از نسخه ها "ودعتکم" و یا "وداعیکم" دارد که مقداری خلاف ظاهر است. بهتر همین "وداعی لکم" می‎باشد.

ناوبری کتاب