"فانه أوعظ للمعتبرین من المنطق البلیغ و القول المسموع"
( پس همانا آن برای عبرت گیرندگان از گفتار رسا و سخن شنیده شده پند دهنده تر است.)
حرف "من" در "من المنطق" متعلق به "أوعظ" میباشد و اصطلاحا افعل التفضیل به "من" ختم شده است.
باید توجه داشته باشیم که موعظه به دو صورت انجام میشود و یا انسان به دو نحو پند میگیرد:
اول این که انسان را با زبان و سخنرانی و خواندن آیه و روایت موعظه کنند. این روش چه بسا مفید باشد ولی اثر روش دوم را ندارد؛ برای این که در این روش، هر چند که سخنان بلیغ و رسا باشند ولی بالاخره از جنس سخن و شنیدنی هاست که با اصل واقعیتی که سخنان از آن حکایت میکند فاصله دارد.
روش دوم این است که انسان خودش واقعیت ها و مصیبت ها و مرگ و فاجعه ها را مشاهده کند و عبرت بگیرد. اگر کسی دلش آمادگی داشته باشد و به این صورت پند و عبرت بگیرد بسیار بهتر و بیشتر از روش اول در او اثر میگذارد.
بر این اساس حضرت در اینجا میفرماید: "فانه أوعظ للمعتبرین" یعنی: پس همانا دیدن این حالات من برای اهل عبرت آموزنده تر است "من المنطق البلیغ و القول المسموع": از منطق بلیغ و سخن شنیده شده.
"وداعی لکم وداع امری مرصد للتلاقی"
( وداع کردن من با شما مانند وداع کسی است که در کمین برای ملاقات [ با خدا] است.)
بعضی از نسخه ها "ودعتکم" و یا "وداعیکم" دارد که مقداری خلاف ظاهر است. بهتر همین "وداعی لکم" میباشد.