صفحه ۴۶۱

و همه جا نمی توانستند غیب و یا ناگفتنی ها را آشکار کنند؛ و اساسا امام چون پیشوا و الگوی انسانهاست باید بر منوال عادی مشی و سیر نماید تا دیگران بتوانند به او اقتدا کنند و هم پای او بروند هر چند آنها به مخفیات امور آگاه باشند.

البته در مورد علم پیامبر(ص) و امامان (ع) به امور غیبی ما با دو دسته از آیات روبرو هستیم:

دسته اول آیاتی است که اجمالا علم و اطلاع از امور غیبی را از پیامبر(ص) نفی می‎کند؛ از جمله قرآن کریم از قول پیامبراکرم (ص) می‎فرماید: (و لو کنت أعلم الغیب لا ستکثرت من الخیر و ما مسنی السوء) اصول کافی، ج 1، ص 299. "و اگر غیب و نهان را می‎دانستم بسی خیر می‎اندوختم و مرا بدی نمی رسید."

در آیه شریفه دیگری نیز می‎فرماید: (قل ما کنت بدعا من الرسل و ما أدری ما یفعل بی و لا بکم ) وسائل الشیعة، ج 13، ص 352 (20 جلدی)، کتاب الوصایا، باب 1، حدیث 8. "بگو: من نوآمده ای از پیامبران نیستم و نمی دانم هر آنچه را با من و شما خواهد شد."

این آیات به خودی خود دلالت دارند بر این که پیامبراکرم (ص) از مطلق امور غیبی آگاه نبوده اند.

اما از سوی دیگر برخی دیگر از آیات بر این نکته تصریح دارند که اگر خداوند بخواهد، پیامبرش را از امور غیبی مطلع می‎سازد. به عنوان نمونه در سوره جن آمده است: (عالم الغیب فلایظهر علی غیبه أحدا ‏ الا من ارتضی من رسول فانه یسلک من بین یدیه و من خلفه رصدا) سوره بقره (2)، آیه 286. "خدا عالم به غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی سازد؛ مگر رسولی را که او پسندیده است، پس از پیش رو و پشت سر مراقبینی را برای او قرار می‎دهد."

ناوبری کتاب