کرد. همه ما عملا از مرگ فرار میکنیم: غذا خوردن ما برای حفظ خودمان و فرار از مرگ میباشد، محافظ و پاسدار گرفتن برای خود نیز نوعی فرار از مرگ است. ولی در همین حال که از مرگ فرار میکنیم به موقع خود، مرگ را مشاهده خواهیم کرد و با آن برخورد خواهیم داشت. جلوی عزرائیل را نمی توان گرفت. او در هر صورت خود را نشان خواهد داد و جان من و شما را خواهد گرفت.
"و الاجل مساق النفس، و الهرب منه موافاته"
( و مدت زندگانی محل راندن جان است، و فرار از مرگ برخورد با آن میباشد.)
"أجل" هم به آخر عمر گفته میشود و هم به همه مدت عمر. بنابراین در همه مدت زندگانی نفس و جان آدمی به طرف مرگ سوق داده میشود، و افزون بر آن در لحظات پایانی نیز به سوی مرگ رانده میشود. البته در طول مدت عمر بتدریج به مرگ نزدیک میشویم و در لحظه آخر به آن میرسیم.
"و الاجل مساق النفس": و اجل انسان محل سوق دادن و راندن نفس به عالم دیگر است؛ "و الهرب منه موافاته": و فرار از مرگ در واقع نزدیک شدن به آن است. هر چه از مرگ فرار کنید آخر دست به گریبان او خواهید شد. "موافات" به معنای برخورد است. بنابراین طبق فرمایش حضرت "فرار از مرگ" خود برخورد با آن میباشد. با همه تلاش و کوششی که انجام میدهید تا در بازی زندگی مثلا مات نشوید، بالاخره مات شده و با مرگ برخورد خواهید داشت.
راز ناگشوده مرگ
"کم أطردت الایام أبحثها عن مکنون هذا الامر، فابی الله الا اخفأه"
( چه بسیار روزهایی را گذرانده ام که در آن روزها از سر این امر ( مرگ) جستجو میکردم، پس خداوند نخواست مگر پنهان داشتن آن را.)