"لدم" به معنای سر و صدایی است که بر اثر برخورد چیزی به چیز دیگر پدید میآید. کفتار دارای این خصوصیت است که با زدن لگد یا سنگ به درغارش بتدریج و آهسته آهسته خام شده و فریب میخورد و آنگاه صیاد میتواند به راحتی او را صید کند. روش کار کسی که میخواهد کفتاری را صید کند این است که ابتدا به در غار یا لانه کفتار سنگ و لگد میزند و پس از مدتی میگوید: "خامری ام عامر !". "خامر" از "خمر" به معنای پوشش است، و "ام عامر" هم کنیه کفتار میباشد. بنابراین معنا چنین میشود: ای کفتار خیالت راحت باشد، خود را در گوشه ای مخفی کن و کسی با تو کاری ندارد. ام عامر یا همان کفتار هم پس از مدتی فریب میخورد و میخوابد. شکارچی هم میآید به راحتی افسار انداخته و او را شکار میکند.شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 9، ص 110؛ شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 3، ص 207؛ منهاج البراعة، ج 9، ص 109.
با این توضیحات روشن میشود که حضرت در این خطبه، خود را تشبیه به کسی کرده که در خطبه ششم درباره اش سخن گفته و او را فریب خورده مانند کفتار ندانسته است. در اینجا میفرماید: "والله لا أکون کمستمع اللدم": به خدا من مانند کفتاری نیستم که صدای لگد یا سنگ را به در لانه خود میشنود و همین طور ساکت مینشیند "یسمع الناعی، و یحضر الباکی": مانند کسی نمی باشم که از خبر دهنده ای میشنود که خبر از فقدان پدر یا برادر و فرزند خود میدهد و پیش کسی که برای آنان گریه و ناله سرداده است حاضر میشود "ثم لا یعتبر": ولی با این همه عبرت نمی گیرد.
پس امام (ع) میفرماید: من مانند کفتار فریب نمی خورم. البته فرصت میدهم و اتمام حجت میکنم ولی وقتی مشخص شد که باید دفاع و مبارزه کرد با تمام امکانات و با قدرت و آمادگی به جنگ و دفاع میپردازم.