صفحه ۴۴۳

از بزرگواری امیرالمؤمنین (ع) این بود که در جنگ جمل به لشکریان خود دستور فرمود که ابتدا جنگ را آغاز نکنند و به سوی طرفداران طلحه و زبیر تیری نزنند و تا وقتی که آنان یورش نیاورده و حمله نکرده اند از طرف سپاه آن حضرت حمله ای صورت نگیرد.عبارت: "ثم لایعتبر" در نهج البلاغه فیض الاسلام وجود ندارد. برای این که بسیاری از مسلمانان برای عایشه احترام قائل بودند. و از طرف دیگر طلحه و زبیر نیز دو نفر از اصحاب پیامبر(ص) بودند و در نتیجه هر گونه حمله به آنان (گرچه خود مسبب آن باشند) موجب به دست آوردن سوژه دشمن علیه امیرالمؤمنین (ع) می‎شود. علاوه بر این که حضرت هیچ گاه نمی خواست آغازگر جنگ باشد؛ و در این جنگ و نیز دو جنگ صفین و نهروان حتی الامکان سعی بر اصلاح و عدم درگیری مسلحانه داشتند. این بود که حضرت فرمود: هیچ کس حق ندارد به آنان حمله کند مگر این که دشمن حمله را آغاز کند. و با این که سپاه علی (ع) حمله را آغاز نکرد، جنازه ای را نزد حضرت آوردند که توسط طرفداران طلحه و زبیر کشته شده بود، و جنایات دیگری که مرتکب شده بودند نزد امیرالمؤمنین (ع) بازگو کردند؛ این بود که حضرت فرمود: حالا دیگر حجت تمام است. در جنگ صفین هم حضرت فرمود: شما جنگ را آغاز نکنید؛ و بعد که دشمن حمله کرد و تعدادی را به قتل رسانید، حضرت فرمان حمله و دفاع را صادر فرمود.

نکته دیگری که قابل توجه می‎باشد این است که حضرت در خطبه ششم نهج البلاغه که آن نیز در مورد جنگ جمل است می‎فرماید: "و الله لا أکون کالضبع تنام علی طول اللدم، حتی یصل الیها طالبها، و یختلها راصدها": "به خدا سوگند من مانند کفتار نیستم که با طولانی بودن سروصدا می‎خوابد، تا این که خواهان او به او دست می‎یابد، و آن که در کمینش نشسته فریبش می‎دهد."

ناوبری کتاب