میکردند این بود که دست علی (ع) را به خون عثمان آلوده معرفی میکردند و میگفتند: کسی که دستش به خون عثمان آلوده است آیا میتواند خلیفه باشد؟!لسان العرب، ج 1، ص 373.
2 - شرح نهج البلاغه خوئی احتمال دیگری را مطرح میکند که به نظرم صحیح تر است. در این احتمال، حضرت نمی خواهد کار طلحه و زبیر را توجیه کند که بگوید هر گمراهی یک علتی دارد و طلحه و زبیر هم بی جهت گمراه نشده اند؛ بلکه میخواهد بفرماید: هر کسی که گمراه میشود باید یک علت مشخصی داشته باشد، و هر کسی هم که بیعت خود را میشکند باید حداقل شبهه ای داشته باشد؛ ولی طلحه و زبیر نه علتی برای گمراهی خود دارند و نه شبهه ای برای پیمان شکنی خود. پس کار این دو نفر هیچ اساس و پایه ای ندارد.معجم البلدان، ج 2، ص 314؛ شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 6، ص 225، ذیل خطبه 79.
در حقیقت احتمال اول میگوید: هر گمراهی علتی و هر پیمان شکنی شبهه ای دربر دارد و این دو نفر نیز برای گمراهی و پیمان شکنی خود توجیه و بهانه ای دارند؛ ولی در احتمال دوم - که به نظر صحیح تر میآید - حضرت از کار طلحه و زبیر تعجب میکند و میفرماید: این دو نفر بدون هیچ دلیل و بدون هیچ شبهه ای گمراه شدند و پیمان شکنی نمودند.
هوشیاری امام (ع)
"والله لا أکون کمستمع اللدم یسمع الناعی و یحضر الباکی ثم لا یعتبر"
( به خدا سوگند من مانند کسی نیستم که گوش دهنده سروصداست که به خبردهنده مرگ گوش فرا میدهد و به حضور گریه کننده میرسد سپس عبرت نمی گیرد.)