عدم ارتباط طلحه و زبیر با خداوند
"لا یمتان الی الله بحبل، و لا یمدان الیه بسبب"
( این دو با هیچ ریسمانی به خداوند متصل نمی باشند، و با هیچ رشته ای به سوی او نمی کشانند.)
"حبل" به معنای ریسمان، وسیله ارتباط دو چیز است؛ و "سبب" هم در اصل لغت عرب به معنای ریسمان و طناب میباشد. "مت" و "مد" هم تقریبا مترادف و به معنای وصل کردن است.
حضرت میفرماید: طلحه و زبیر برخلاف آیه شریفه قرآن که میفرماید: (واعتصموا بحبل الله جمیعا) سوره شوری (42)، آیه 38. "همگی به ریسمان خداوند چنگ زنید" کاری با خدا ندارند و ارتباطی بین خود و خدا برقرار نمی کنند. "لا یمتان الی الله بحبل": این دو نفر با هیچ ریسمانی با خداوند ارتباط ندارند "و لا یمدان الیه بسبب": و به سوی خدا به هیچ سبب و رشته ای دیگران را متصل نمی کنند. یعنی آن دو نه خود با خدا ارتباط دارند و نه دیگران را به خدا مرتبط میسازند.
کینه های خفته طلحه و زبیر نسبت به یکدیگر
"کل واحد منهما حامل ضب لصاحبه، و عما قلیل یکشف قناعه به"
( هر یک از این دو برای رفیق خود حامل کینه و حقد است، و به اندک زمانی پوشش هر یک به کینه کنار زده میشود.)
"ضب" همان حقد و کینه است؛ و "قناع" به معنای پوشش میآید.
این عبارات ظاهرا مربوط به پیش از جنگ جمل است. برای این که طلحه و زبیر پیش از جنگ خود را بر حسب ظاهر رفیق و هماهنگ نشان میدادند ولی درهمان