صفحه ۴۳۲

به اصطلاح مواظب بود که او مصداق فرمایش پیامبر(ص) نباشد، تا این که وقتی برای جنگ با امیرالمؤمنین (ع) به نزدیکی بصره رسید سگ های آنجا شروع به پارس کردند. عایشه پرسید: نام اینجا چیست ؟ گفتند: "حوئب". گفت: ای وای، اینجا همان جایی است که پیامبر خبر داده است؛ و گفت: "ما أظننی الا أنی راجعة"؛سوره مجادله (58)، آیه 22. و به دنبال آن تصمیم به برگشت گرفت. اصحاب جمل وقتی که متوجه تصمیم عایشه شدند، ابتدا محمد بن طلحه از او خواست که بماند و پس از آن ابن زبیر قسم یاد کرد که اینجا آب حوئب نیست و به دنبال آن پنجاه نفر از اعراب قسم دروغ خوردند.شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 9، ص 107. و سرانجام او را به صحنه جنگ آوردند.

به هر حال این خطبه درباره اهل بصره است؛ که البته مقصود از اهل بصره، طلحه و زبیر و کسانی می‎باشند که جنگ جمل را برپا کردند. از اینجا معلوم می‎شود که خطبه بخش های دیگری داشته که حذف شده و سید رضی تنها این بخش از خطبه را ذکر کرده است.

امید طلحه و زبیر برای رسیدن به قدرت

"کل واحد منهما یرجو الامر له، و یعطفه علیه دون صاحبه"

( هر یک از این دو [ طلحه و زبیر] فرمانروایی را برای خود امیدوار است، و آن را به طرف خود می‎گرداند نه رفیقش.)

کلمه "أمر" که همان "فرمان" است در اصطلاح قرآن و سنت به امور مهمه که در آن نوعی فرماندهی و فرمانداری و فرمانبری معتبر است گفته می‎شود؛ بویژه به چیزهایی که جنبه حکومت و اداره اجتماع در آن مطرح باشد. به عنوان نمونه حضرت

ناوبری کتاب