صفحه ۴۳

که شما ذاتا و از ابتدا علم غیب داشته اید، بلکه گفت: به شما علم غیب داده شده است ؟ پس حضرت (ع) خندید و به آن مردی که این حرف را زد و از قبیله کلب بود این چنین فرمود:

"یا أخا کلب ! لیس هو بعلم غیب، و انما هو تعلم من ذی علم"

( ای برادر کلبی ! این علم غیب نیست، بلکه علمی است که از دارنده علم آموخته شده.)

"تعلم" که از باب تفعل است به معنای طلب علم می‎باشد. البته باب تفعل برای کثرت هم می‎آید.

حضرت در پاسخ این شخص فرمود: ای برادری که از قبیله بنی کلاب هستی اینها را که من می‎گویم علم غیب نیست بلکه اینها تعلم و یاد گرفتن از کسی است که او نسبت به غیب آگاهی دارد. یعنی در حقیقت علم غیب به طور ذاتی و استقلال از آن خداوند است ولی تعلم و یادگیری آن از سوی خداوند به مشیت و عنایت او برای برخی ممکن است.

نحوه غیب دانی معصومین:

بحث مفصلی در منابع روایی ما و از جمله اصول کافی درباره علم غیب پیامبراکرم (ص) و ائمه (ع) وجود دارد که آیا این بزرگواران علم غیب می‎دانستند و نسبت به غیب آگاهی داشتند؟ آنچه قطعی می‎باشد این است که خود آنها ذاتا و با استقلال و بدون مشیت الهی نسبت به غیب ها آگاهی نداشته اند. نکته فوق غیر از این که از روایات به دست می‎آید از آیات شریفه قرآن نیز فهمیده می‎شود.

قرآن کریم می‎فرماید: (و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو) شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 8، ص 218 تا 241. "و کلیدهای غیب نزد اوست که هیچ کس جز او آنها را نمی داند."

ناوبری کتاب