که شما ذاتا و از ابتدا علم غیب داشته اید، بلکه گفت: به شما علم غیب داده شده است ؟ پس حضرت (ع) خندید و به آن مردی که این حرف را زد و از قبیله کلب بود این چنین فرمود:
"یا أخا کلب ! لیس هو بعلم غیب، و انما هو تعلم من ذی علم"
( ای برادر کلبی ! این علم غیب نیست، بلکه علمی است که از دارنده علم آموخته شده.)
"تعلم" که از باب تفعل است به معنای طلب علم میباشد. البته باب تفعل برای کثرت هم میآید.
حضرت در پاسخ این شخص فرمود: ای برادری که از قبیله بنی کلاب هستی اینها را که من میگویم علم غیب نیست بلکه اینها تعلم و یاد گرفتن از کسی است که او نسبت به غیب آگاهی دارد. یعنی در حقیقت علم غیب به طور ذاتی و استقلال از آن خداوند است ولی تعلم و یادگیری آن از سوی خداوند به مشیت و عنایت او برای برخی ممکن است.
نحوه غیب دانی معصومین:
بحث مفصلی در منابع روایی ما و از جمله اصول کافی درباره علم غیب پیامبراکرم (ص) و ائمه (ع) وجود دارد که آیا این بزرگواران علم غیب میدانستند و نسبت به غیب آگاهی داشتند؟ آنچه قطعی میباشد این است که خود آنها ذاتا و با استقلال و بدون مشیت الهی نسبت به غیب ها آگاهی نداشته اند. نکته فوق غیر از این که از روایات به دست میآید از آیات شریفه قرآن نیز فهمیده میشود.
قرآن کریم میفرماید: (و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو) شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، ج 8، ص 218 تا 241. "و کلیدهای غیب نزد اوست که هیچ کس جز او آنها را نمی داند."