"فان جار الله امن، و عدوه خائف"
( پس همانا پناهنده خدا ایمن و آسوده، و دشمن او هراسان است.)
"جار" یعنی پناهنده. حضرت میفرماید: کسی که به خدا پناه آورد آسوده خاطر است و خداوند او را در پناه خود میگیرد؛ و در مقابل، کسی که دشمن خدا باشد همیشه میترسد و با همین خوف و ترس از دنیا میرود.
نکوهش بزرگ نمایی در مقابل بزرگی خداوند
"و انه لا ینبغی لمن عرف عظمة الله أن یتعظم"
( و همانا شایسته نیست برای کسی که عظمت و بزرگی خدا را شناخت این که بزرگ نمایی کند.)
"یتعظم" باب تفعل از "عظم" میباشد، و باب تفعل برای نسبت دادن و یا چیزی را به خود بستن میآید؛ بنابراین "یتعظم" یعنی: بزرگی را به خود ببندد یا بزرگ نمایی کند.
"و انه لا ینبغی لمن عرف عظمة الله": و همانا سزاوار نیست برای کسی که عظمت خدا را میشناسد "أن یتعظم": این که خودش را بزرگ ببیند؛ یعنی بزرگ نمایی کند. اگر انسان واقعا پی به عظمت خدا ببرد خودش را کوچک میداند، میگوید: ما که چیزی نیستیم، یک آدمی هستیم که از آب بدبو پیدا شده و بعد هم به جیفه ای تبدیل میشود؛ چنین کسی نباید خودش را بزرگ ببیند. کسانی که خودشان را میگیرند و میخواهند اعمال قدرت کنند به عظمت خدا پی نبرده اند. کسی که عظمت و قدرت خداوند را بشناسد، دیگر خود را بزرگ نمی داند و بزرگ نمایی نمی کند.
"فان رفعة الذین یعرفون ما عظمته أن یتواضعوا له، و سلامة الذین یعلمون ما قدرته أن یستسلموا له"