ولی اگر عبارت به شکلی باشد که در روضه کافی آمده است، معنا تفاوت پیدا میکند. در کافی عبارتی قبل از عبارت فوق نقل شده است که جالب میباشد. در آنجا آمده است که: "و قد ولوا أمرهم و أمر دینهم من یعمل فیهم بالمکر و المنکر و الرشا و القتل": "مردم در آن زمان متولی امر خود و متولی امر دینشان را کسانی قرار دادند که در بین آنان به مکر و منکر و رشوه و قتل عمل میکنند." اگر عبارت خطبه به این صورت باشد که در کافی نقل شده است معنای عبارت: "کانهم أئمة الکتاب و لیس الکتاب امامهم" این میشود که همان متصدیانی که از طرف مردم به امور رسیدگی میکنند و در بین مردم به مکر و منکر و رشوه و قتل عمل مینمایند خود را پیشوای قرآن دانسته و قرآن را پیشوای خود نمی دانند. یعنی قرآن را به نفع خودشان تطبیق میکنند نه این که قرآن امام اینها باشد که تابع قرآن باشند.
خلاصه تا اینجا عبارت کافی و نهج البلاغه تقریبا مشابه بود ولی در اینجا عبارتها تفاوت میکند و بخش هایی در کافی نقل شده که در نهج البلاغه وجود ندارد. در روضه کافی آمده است: "لم یبق عندهم من الحق الا اسمه و لم یعرف من الکتاب الا خطه و زبره": "از حق نزد مردم جز اسم آن باقی نمانده است، و مردم از قرآن جز خط و نوشتن آن را نمی شناسند."
عبارت بعدی جالب تر است که میفرماید: "یدخل الداخل لما یسمع من حکم القرآن، فلایطمئن جالسا حتی یخرج من الدین، ینتقل من دین ملک الی دین ملک، و من ولایة ملک الی ولایة ملک ، و من طاعة ملک الی طاعة ملک، و من عهود ملک الی عهود ملک"سوره بقره (2)، آیه 183. "وقتی کسی نام قرآن را از آنان میشنود به جرگه آنان وارد میشود ولی هنوز ننشسته و آرامش پیدا نکرده است که از دین خارج میگردد، و از دین پادشاهی به دین پادشاهی دیگر و از ولایت پادشاهی به ولایت پادشاهی دیگر و از اطاعت و پیروی