صفحه ۴۱۴

ولی اگر عبارت به شکلی باشد که در روضه کافی آمده است، معنا تفاوت پیدا می‎کند. در کافی عبارتی قبل از عبارت فوق نقل شده است که جالب می‎باشد. در آنجا آمده است که: "و قد ولوا أمرهم و أمر دینهم من یعمل فیهم بالمکر و المنکر و الرشا و القتل": "مردم در آن زمان متولی امر خود و متولی امر دینشان را کسانی قرار دادند که در بین آنان به مکر و منکر و رشوه و قتل عمل می‎کنند." اگر عبارت خطبه به این صورت باشد که در کافی نقل شده است معنای عبارت: "کانهم أئمة الکتاب و لیس الکتاب امامهم" این می‎شود که همان متصدیانی که از طرف مردم به امور رسیدگی می‎کنند و در بین مردم به مکر و منکر و رشوه و قتل عمل می‎نمایند خود را پیشوای قرآن دانسته و قرآن را پیشوای خود نمی دانند. یعنی قرآن را به نفع خودشان تطبیق می‎کنند نه این که قرآن امام اینها باشد که تابع قرآن باشند.

خلاصه تا اینجا عبارت کافی و نهج البلاغه تقریبا مشابه بود ولی در اینجا عبارتها تفاوت می‎کند و بخش هایی در کافی نقل شده که در نهج البلاغه وجود ندارد. در روضه کافی آمده است: "لم یبق عندهم من الحق الا اسمه و لم یعرف من الکتاب الا خطه و زبره": "از حق نزد مردم جز اسم آن باقی نمانده است، و مردم از قرآن جز خط و نوشتن آن را نمی شناسند."

عبارت بعدی جالب تر است که می‎فرماید: "یدخل الداخل لما یسمع من حکم القرآن، فلایطمئن جالسا حتی یخرج من الدین، ینتقل من دین ملک الی دین ملک، و من ولایة ملک الی ولایة ملک ، و من طاعة ملک الی طاعة ملک، و من عهود ملک الی عهود ملک"سوره بقره (2)، آیه 183. "وقتی کسی نام قرآن را از آنان می‎شنود به جرگه آنان وارد می‎شود ولی هنوز ننشسته و آرامش پیدا نکرده است که از دین خارج می‎گردد، و از دین پادشاهی به دین پادشاهی دیگر و از ولایت پادشاهی به ولایت پادشاهی دیگر و از اطاعت و پیروی

ناوبری کتاب