هر کس میخواهد از دین و قرآن و دیگر مقدسات استفاده ابزاری کند. بنابراین وقتی که قرآن از معنا و جایگاه خود تغییر داده شد و به صورتی درآید که مثلا دنیاپسند یا همه پسند شود، دیگر کالای رایجی میشود و به ظاهر همه آن را میپذیرند. مثلا بعضی از تفسیرهایی که از قرآن و آیات شریفه آن توسط برخی افراد میشود، آنان حتی خود را مقید به ظواهر قرآن هم نمی دانند و تنها میخواهند حرفی زده باشند که مطابق میل یک عده و شرایط روز باشد.
5 - جابجاشدن معروف و منکر
"و لا فی البلاد شئ أنکر من المعروف و لا أعرف من المنکر"
( و نه در شهرها چیزی ناشناخته تر از معروف و نه شناخته تر از منکر.)
شرایط به گونه ای تغییر میکند که اگر کسی کار معروفی انجام داد و حرف حقی زد یا در مقابل باطلی ایستاد و یا مثلا یک زن مسلمان حجاب اسلامی را کاملا رعایت کرد، همه به او نگاه میکنند و یا احیانا او را سرزنش مینمایند؛ یا اگر کسی بخواهد واجبات و محرمات خود را کاملا رعایت نماید، او را به عنوان مقدس و متحجر و خشک معرفی میکنند؛ و در مقابل اگر کسی منکرات و زشتی ها را به جا آورد یا خود را با باطل وفق داد، میگویند معلوم میشود که او فرد فهمیده ای است.
6 - رها شدن قرآن
"فقد نبذ الکتاب حملته و تناساه حفظته"
( پس حاملان قرآن آن را رها کرده و حافظانش آن را به فراموشی سپرده اند.)
کسانی که حامل قرآن هستند، یعنی اهل علم میباشند و علم و دانش قرآنی دارند، قرآن را رها میکنند و عملا دستورات آن را انجام نمی دهند؛ و نیز آنان که حافظ قرآن