"جحد" معمولا در مواردی استعمال میشود که انسان در دل خود چیزی را میداند ولی شرایط زندگی یا مسائل دیگر باعث انکار ظاهری او میشود. قرآن کریم میفرماید: (و جحدوا بها واستیقنتها أنفسهم ظلما و علوا) سوره انفال (8)، آیه 65. "از روی ستم و سرکشی آن آیات را انکار کردند در حالی که دلهایشان آن را باور داشت."
قرآن، تجلی گاه خداوند
"فتجلی لهم سبحانه فی کتابه من غیر أن یکونوا رأوه"
( پس خداوند سبحان برای آنان در کتابش آشکار گردیده بدون این که او را دیده باشند.)
"سبحان" مفعول مطلق فعلی است که - مانند کلمه "لبیک" - فعلش همیشه محذوف است؛ در حقیقت "سبحت سبحانه" بوده است. به این معنا که خداوند را آن گونه تنزیه میکنم که با ربوبیت او مناسب باشد؛ برای این که هر تنزیهی مناسب با شئون حق تعالی نیست. بنابراین ما با این کلمه میگوییم خدا را آن چنان تنزیه میکنیم که با شأن او مناسبت داشته باشد. و اساسا این جمله یک جمله معترضه است. حضرت میفرماید: خداوند بدون این که قابل مشاهده با چشم باشد، برای مردم تجلی کرده و آشکار گشته است و مردم اگر بخواهند میتوانند او را در قرآن مشاهده کنند. امام (ع) در عبارت بعدی نحوه جلوه حق تعالی را در قرآن بیان میفرماید. البته باید توجه داشته باشیم که فعل "تجلی" متعدی نمی باشد بلکه لازم است و فاعلش خداوند است. بنابراین معنا چنین میشود: خداوند برای مردم تجلی کرد و روشن شد در کتاب بدون این که با چشمانشان او را دیده باشند؛ به تعبیر دیگر تجلی خداوند به دیدن نیست بلکه مردم او را با حقایق ایمان مشاهده میکنند.