صفحه ۳۹۶

هست ؟" و به دنبال آن استدلال می‎کند که: (فاطر السماوات والارض ) همان. "خدایی که پدیدآورنده آسمانها و زمین است." این جمله در حقیقت علت همان مطلبی است که به صورت استفهام انکاری بیان شد و فرمود که در وجود خداوند تردیدی نیست. برای این که آسمان و زمین با همه دقایق و ریزه کاریها و استحکامی که دارد حکایت از وجود خالقی دارد که آن خالق دارای علم و قدرت و حکمت است.

"لیعلم العباد ربهم" یعنی: خدا پیغمبر را فرستاد تا به وسیله قرآن بندگان او را از بت پرستی و اطاعت شیطان بیرون براند تا آنها بدانند خدایی وجود دارد؛ "اذ جهلوه": زیرا جاهل بودند و اصلا خدا را منکر بودند.

نکته دیگری که در کلمات حضرت باید توضیح داده شود این است که فرمود: "لیعلم العباد"، و تعبیر به "لیعرف" نفرمود. علت به کار بردن تعبیر فوق این است که مرتبه علم پیش از مرتبه شناخت است. کسی که از ابتدا در وجود خدا شک و تردید دارد باید بداند که خدایی وجود دارد و پس از این که وجود او را فهمید و پذیرفت آنگاه نوبت اثبات صفات و دیگر ویژگی های او فرا می‎رسد. به عنوان مثال شما در ابتدا برای مخاطب خود وجود و هستی فردی به نام زید را ثابت می‎کنید و پس از آن خصوصیات او را توضیح می‎دهید تا مخاطب شما کاملا او را بشناسد. بنابراین فردی که در وجود خدا شک دارد، نمی تواند در مرحله اول خداشناس شود؛ بلکه ابتدا باید خدادان و پس از آن خداشناس شود.

"و لیقروا به بعد اذ جحدوه، و لیثبتوه بعد اذ أنکروه"

( و به او اعتراف کنند پس از آن که او را منکر بودند، و او را اثبات نمایند بعد از آن که باور نداشتند.)

ناوبری کتاب