ممکن است در همین مدت گروهی در شهرها و مناطق مختلف قیام کنند و آنگاه هنوز نرسیده به صحنه جنگ اخبار گوناگونی مبنی بر از دست رفتن مکه و مدینه و جاهای دیگر به گوش شما برسد؛ و خلاصه شهرها و مناطق و پادگانهایی که حفظ و نگهبانی آنان لازم و مهم است نسبت به آنچه که میخواهی با جنگ با ایرانیان آن را به دست آوری برایت اهمیت بیشتری پیدا میکند. در نتیجه باید به جای پیشروی و حرکت به سوی صحنه جنگ با ایرانی ها، در اندیشه حفظ مناطق مهمی باشی که در حال از دست رفتن است.
"ان الاعاجم ان ینظروا الیک غدا یقولوا: هذا أصل العرب فاذا اقتطعتموه استرحتم"
( به درستی که فردا اگر غیر عرب ها به تو نظر بیفکنند میگویند: این ریشه عرب است پس هنگامی که آن را قطع کنید آسودگی خواهید یافت.)
در جنگ ها احیانا اگر پرچم یک طرف بخوابد آن طرف دچار ضعف و شکست میشود. بنابراین اگر فرمانده جنگ که مهم تر و کارسازتر از پرچم است آسیب ببیند، پیروزی طرف مقابل بسیار نزدیک و قریب به یقین میشود. این است که حضرت به خلیفه میفرماید: اگر ایرانی ها تو را در میدان جنگ قادسیه و یا نهاوند مشاهده کنند میگویند: او ریشه یا رئیس و فرمانده این گروه میباشد و اگر این ریشه را قطع کنیم دیگر آن شاخ و برگها یا نیروهای دیگر چندان قدرتی نخواهند داشت؛ یا اگر این نخ دانه های تسبیح را پاره کنیم از شر همه نیروهای دیگر راحت میشویم.
"فیکون ذلک أشد لکلبهم علیک و طمعهم فیک"
( پس آن امر باعث شدیدتر شدن یورش آنها بر تو و طمعشان در تو میشود.)
"کلب" به معنای حمله و یورش است؛ به سگ هم که کلب میگویند برای این است که اهل حمله و یورش میباشد. بنابراین وقتی ایرانی ها تو را در میدان جنگ مشاهده