"حذافیر" جمع "حذفار" یا "حذفور" است که هر دو به معنای طرف و جانب شئ است. بنابراین "حذافیر" به معنای جوانب و اطراف میباشد.
"فاذا انقطع النظام": پس وقتی آن نخی که بین اینهاست پاره بشود "تفرق الخرز و ذهب": همه دانه ها متفرق میشوند و از هم میپاشند؛ "ثم لم یجتمع بحذافیره أبدا" یعنی: سپس هیچ گاه جوانب مختلفش جمع نخواهد شد.
خلاصه اگر نخ در دانه های تسبیح باشد، آن دانه ها یک جا جمع اند و نظام و سازمان دارند؛ ولی وقتی آن نخ پاره میشود، همه آن دانه ها پراکنده شده و دیگر نمی توان آنها را جمع کرد و جوانب آن جمع شدنی نیست؛ مانند آب ریخته ای میشود که نمی توان آن را برگرداند.
اسلام و اتحاد، دو عامل نیرومندی اعراب
"والعرب الیوم و ان کانوا قلیلا فهم کثیرون بالا سلام، عزیزون بالا جتماع"
( و امروز عرب گرچه اندک هستند پس آنها به سبب اسلام بسیارند، و به واسطه گردهمایی غالب و پیروز میباشند.)
پیش از بعثت پیامبر(ص) و قبل از این که اسلام گسترش یابد، ایران و روم و دیگر کشورهای قدرتمند یا ضعیف ارزشی برای عرب ها قائل نبودند و به اصطلاح پشمی به کلاه آنان نمی دیدند. قضاوتشان نسبت به عرب ها این بود که عرب ها، یک عده بیابانی سوسمارخوار هستند. ولی همین عرب ها در پرتو اسلام قدرتشان به اندازه ای افزایش یافت که شامات و یمن را به تصرف خود درآوردند و ایران نیز به وحشت افتاد و کیخسرو مجبور شد تا رستم فرخزاد را با نیروهای بسیاری به جنگ با عرب های مسلمان گسیل کند. این است که حضرت علی (ع) میفرماید: عرب ها گرچه در مقابل دشمن اندک هستند ولی به واسطه ایمان به اسلام توانمند و زیاد میباشند، و