نقش زمامدار در اتحاد مسلمانان
"و مکان القیم بالا مر مکان النظام من الخرز: یجمعه و یضمه"
( و جایگاه زمامدار جایگاه رشته نسبت به مهره هاست که آن را گرد میآورد و به هم پیوند میزند.)
اصل "قیم"، "قیوم" بوده است که "واو" تبدیل به "یاء" میشود؛ "قیم امور" یعنی کسی که قیام امور و تحقق آنها به او وابسته است. "و مکان القیم بالا مر" یعنی: موقعیت آدمی که قیم امور است، که همان خلیفه میباشد.
در آن شرایط که خلیفه دوم محور اجتماع مسلمانان محسوب میشد و او در این موقعیت قرار گرفته است جایگاهش مانند جایگاه نخی است که در بین دانه های تسبیح میباشد. نخ تسبیح اگر پاره شود همه دانه های تسبیح میریزند و متفرق میشوند. بنابراین موقعیت خلیفه و فرمانده لشکر، موقعیت نخ نسبت به دانه های تسبیح است که آنها را جمع میکند و به یکدیگر ارتباط میدهد. "مکان النظام من الخرز" یعنی: جایگاه نخ یا رشته مهره که دانه های تسبیح یا مهره ها را به هم پیوند میدهد.
در اینجا از نظر ادبی باید توجه داشته باشیم که دانه ها جمع هستند و باید ضمیر آنها ضمیر جمع بیاید، ولی به لحاظ "خرز" که جنس است ضمیر را مفرد آورده است و میفرماید: "یجمعه و یضمه".
"فاذا انقطع النظام تفرق الخرز و ذهب ثم لم یجتمع بحذافیره أبدا"
( پس وقتی رشته بگسلد مهره ها از هم جدا شده و حرکت کند سپس هرگز جوانبش گرد هم نیایند.)