یادی از صاحبدلان روشن و با تقوا
"أین العقول المستصبحة بمصابیح الهدی ؟ و الابصار اللا محة الی منار التقوی ؟"
( کجایند عقل هایی که خواهان روشنایی به وسیله چراغهای هدایت اند؟ و دیدگانی که به محل نور تقوا خیره اند؟)
حضرت با حالت تأسف میفرماید: در مقابل این انسانهای فاسق و بی ریشه ای که صفاتشان را بیان کردم، انسانهای خوب و شایسته کجا هستند؟! آنان که از چراغهای هدایت یعنی ائمه (ع) روشنایی گرفته و پیرو آنان باشند. و کجایند آن چشم هایی که به محل نور تقوا خیره هستند و در جستجوی نور آن میباشند؟!
"أین القلوب التی وهبت لله و عوقدت علی طاعة الله ؟"
( کجایند دلهایی که برای خدا وقف شده و بر طاعت خدا پیمان بسته شده اند؟)
"وهبت لله" یعنی: خودشان را وقف خدا کرده اند. این دو جمله جملات معترضه ای است که حضرت با ناراحتی و تأسف در بین سخنان خود مطرح میکنند؛ و بعد به بحث اصلی خود برمی گردند.
ادامه بیان نشانه های دیگران
"ازدحموا علی الحطام، و تشاحوا علی الحرام"
( بر خرده ها اجتماع نموده، و بر حرام نسبت به یکدیگر حرص و بخل ورزیده اند.)
"ازدحموا علی الحطام" یعنی: افراد فاسدی که درباره آنان بحث شد بر سر متاع دنیا جمع شده و ازدحام میکنند "و تشاحوا علی الحرام": و بر سر حرام با یکدیگر حرص و بخل داشته و به زد و خورد و جنگ و دعوا میپردازند.