صفحه ۳۵۰

ب - احتمال دوم این که خبر باشد. به این معنا که پیامبراکرم (ص) می‎فرماید: کسانی که واقعا امام مسلمین هستند از قریش می‎باشند. پس غیر قریشی ها نمی توانند امام باشند.

حضرت در اینجا جمله دیگری نیز اضافه می‎فرماید: "غرسوا فی هذا البطن من هاشم" یعنی: امامان نمی توانند از هر طایفه ای از قریش باشند بلکه باید از طایفه بنی هاشم باشند. بنابراین اگر بخواهیم امامان را از بنی هاشم بدانیم، امامان منحصر می‎شوند به همین دوازده امامی که شیعه معتقد است و اول آنان امیرالمؤمنین (ع) می‎باشد، و در حقیقت امامت دیگران نابجا و باطل می‎شود.

ابن أبی الحدید در اینجا چندین قول در این باره نقل می‎کندالغدیر، ج 3، ص 202 تا 210. که بعضی از آنها عبارتند از:

1 - یک عده از قدمای اصحاب ما که معتزله باشند، معتقدند که اساسا "نسب" در امام شرط نیست؛ بلکه امام تنها باید واجد شرایط باشد، و در صورت دارا بودن شرایط از هر طایفه ای که باشد اشکال ندارد.

2 - عده دیگری معتقدند که تا از قریش امام پیدا شود، باید مطابق فرمایش پیامبر(ص) امام از قریش باشد؛ ولی اگر در یک زمانی قریشی دارای شرایط وجود نداشته باشد، چون نمی توان امامت را تعطیل کرد از غیر قریش هم اشکال ندارد.

3 - گروه دیگر گفته اند که امام باید از فاطمیین و اولاد علی (ع) باشد. این قول زیدیه است که می‎گویند امام باید از اولاد امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه (س) باشد.

ابن أبی الحدید پس از نقل اقوال و برخی دیدگاههای دیگر، در این زمینه اشکالی را نسبت به عقیده معتزله - که خود او هم از این گروه می‎باشد - نقل و نظر خود را در مورد آن مطرح می‎کند. اشکال این است که به عقیده معتزله لازم نیست امام از

ناوبری کتاب