کرده اند جاهل و بی خبر نبوده است. ولی باید خوبی و بدی مردم، برای خودشان هم به وسیله آزمایش های گوناگون و فرستادن پیامبران و جنگ ها و درگیری هایی که پس از آن پیش میآید کاملا مشخص شود. اساسا استعدادهای درونی انسانها به همین طریق بارور و آشکار میگردد.
"و لکن لیبلوهم أیهم أحسن عملا"
( بلکه تا مردم را آزمایش نماید که کدامین آنها از نظر کردار نیکوتر است.)
پس خداوند ظاهر و باطن همه انسانها را میداند، ولی باید آنان را آزمایش و امتحان کند تا استعدادهای درونی آنان شکوفا و بارور گردد؛ که البته امتحان الهی مستلزم رنج و مشقت و گرفتاری زیاد است. باید این زحمات و مشقت ها باشد تا با تحمل آنها انسان به تکامل مورد نظر رسیده و قابل دریافت پاداشهای الهی گردد.
قرآن کریم در این زمینه میفرماید: (الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملا) سوره انسان (76)، آیات 2 و 3. مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان ذیل آیه شریفه مینویسد: کلمه ابتلاء به معنای نقل چیزی از حالی به حالی و از طوری به طور دیگر است، مانند طلا در بوته ابتلاء (تا به شکل دلخواه درآید)؛ خداوند انسان را ابتلاء میکند یعنی از نطفه خلقش میکند و سپس آن را علقه و مضغه قرار میدهد تا حالاتی که یکی پس از دیگری دارد و سرانجام خلقتی دیگرش میکند. "آن خدایی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را آزمایش کند که کدام یک از شما به کردار نیکوترید."
"فیکون الثواب جزاء و العقاب بوأ"
( تا مزد نیکو پاداش باشد و عذاب و کیفر برابری در مجازات.)
انسان باید رنج و سختی را تحمل کند و آزمایش شود تا کسی که زحمت کشید و جهاد در راه خدا و اطاعت خدا کرد پاداش خود را بیابد و به درجات بالا برسد.
در اینجا باید توجه داشته باشیم که تعبیر به "ثواب" که همان مزد نیکو میباشد از لطف و عنایت خداست؛ برای این که ما مخلوق خداوند و بنده او هستیم و از خود