البته بالکن های خانه ها را به دو صورت درست میکردند: بعضی از آنها یک طرفه بود. به این معنا که تنها جلوی ساختمان را بالکن درست میکردند؛ که به آن جناح، روشن و رواشن میگفتند. ولی بعضی از ساختمانها دو طرف آن بالکن داشت و در حقیقت در بین دو خانه روبروی همدیگر یک سر طاقی درست میکردند که در زیر آن رفت و آمد میشد و به آن "ساباط" میگفتند. ساباط مدائن که معروف است به همین صورت بوده است. در حقیقت ساباط طوری ساخته میشد که دو خانه روبروی هم بالکن ها یا پیش آمدگی هایش به هم نزدیک یا متصل میشد و به صورت طاقی درمی آمد که از زیر آن عبور میکردند.
برای همین حضرت با اشاره به آباد بودن جاده ها و کوچه های بصره و مزین بودن خانه ها و ساختمانهای آن هشدار میدهد که در آینده هنگامی که این زنگی ها به آن شهر هجوم میآورند همه چیز را ویران و نابود میسازند. برای این که وقتی حدود هشتصد هزار نیرو در داخل یک شهر بریزند و بخواهند آن را ویران کنند دیگر چه چیزی برای آن باقی خواهد ماند؟!
"من أولئک الذین لا یندب قتیلهم، و لا یفتقد غائبهم"
( از آنهایی که کشته ایشان گریسته نمی شود، و غایب آنها جستجو نمی گردد.)
در بعضی از نسخه ها به جای عبارت "من اولئک"، "من اولئک" آمده است که صحیح نیست.
حضرت خطاب به مردم بصره میفرمایند: وای بر جاده های آباد بصره، و خانه های باشکوه و زینت شده ای که بالکن های آنها مانند بالهای کرکس هاست، و ناودانهای آنها نیز مانند خرطومهای فیل ها میباشد. وای بر آنها، از دست همان زنگی هایی که اگر کشته شوند کسی به حال آنان گریه نمی کند، و اگر مفقود گردند کسی از حال آنها نمی پرسد و به جستجویشان برنمی خیزد. زیرا آنان کسی را ندارند که به حالشان گریه کند و یا سراغ آنها را بگیرد.