وقتی که مردم خدا را فراموش کنند و کارهای بد و ناشایست انجام دهند، بویژه اگر خدای ناکرده زنا زیاد شود و رواج یابد، آنان را با کم شدن میوه ها یا بازداشتن برکات و همچنین بستن گنجینه های خیرات گرفتار آزمایش میکند. میوه ها را سرما میزند یا آفت میگیرد و مسائل دیگر پیش میآید.
در اینجا باز سؤال میشود که مگر خداوند با ما دشمنی دارد که این کارها را انجام میدهد؟ حضرت در پاسخ میفرماید:
"لیتوب تائب، و یقلع مقلع، و یتذکر متذکر، و یزدجر مزدجر"
( تا توبه کننده توبه نماید، و جدا کننده خود را از گناه جدا کند، و پند گیرنده پند پذیرد، و منع پذیر منع پذیرد.)
"لیتوب تائب" یعنی: برای این که آدمهایی که زمینه توبه در آنها هست توبه کنند. "مقلع" اسم فاعل از "أقلع" میباشد و "اقلاع" که مصدر آن است به معنای کندن و یا جاکن شدن میآید. "یقلع مقلع" یعنی: کسی که زمینه در او هست، خود را از گناه بکند و جدا کند. "و یتذکر متذکر": و انسانی که اهل تذکر است متذکر شود. "و یزدجر مزدجر". این جمله عبارت اخری از جمله قبلی است. "مزدجر" اسم فاعل از "ازدجر" و از ماده "زجر" است که البته در باب افتعال "تاء" قلب به "دال" میشود و "ازتجر، یزتجر" تبدیل به "ازدجر، یزدجر" میشود.
در هر صورت حضرت میفرماید: خداوند مردم را به کمبود میوه ها و بستن گنجینه های خیرات خود گرفتار آزمایش میکند تا افرادی که زمینه توبه دارند توبه کنند و از این راه گناهان خود را جبران کرده و به خدا تقرب یابند. البته آنان هم که زمینه توبه ندارند و یا توبه نمی کنند، نسبت به آنها اتمام حجت شده است. در حقیقت آنان که توبه میکنند، خود را از کارهای زشت و گناهان جدا مینمایند؛ و کسانی نیز که اهل تذکر و بیداری هستند متذکر و بیدار میشوند.