صفحه ۳۱

همهمه نیز برای آنان نیست.

برای این که وقتی لشکری تنها پیاده نظام بوده و اسبی نداشته باشند، گرد و غبار ایجاد نمی کنند و سر و صدایی نیز ندارند. بلکه یک عده بیچاره و تهی دست هستند که با خلفا مبارزه می‎کنند.

"یثیرون الارض بأقدامهم کأنها أقدام النعام"

( با گامهایشان زمین را خیش می‎زنند، گویا قدمهای آنها قدمهای شترمرغان است.)

"یثیرون" از "اثارة" به معنای برانگیختن گرد و غبار می‎آید. "نعام" جمع "نعامة" به معنای شترمرغ می‎باشد. قدمها و یا گامهای شترمرغ دراز نیست و پهن می‎باشد؛ پنجه های شترمرغ تقریبا از همدیگر باز است.

سید رضی در توضیح این که فرمایش حضرت مربوط به چه کسی است می‎گوید: علی (ع) با این عبارات اشاره به صاحب الزنج دارد. یعنی کسی که رئیس و صاحب این سیاهان زنگی است. البته خود این فرد زنگی نبود و می‎گفت من از فرزندان زید بن علی هستم، اما لشکر او همه از سیاهان و زنگی ها بودند.

حضرت می‎فرماید: این لشکر که اسب و امکانات زیادی ندارند و پیاده نظام هستند زمین را با گامهای خود خیش می‎زنند؛ به این معنا که وقتی راه می‎روند در زمین ایجاد اثر می‎کنند. و گامها و قدمهای آنان مانند قدمهای شترمرغ می‎باشد که پهن و عریض است و پنجه های آنان از همدیگر باز و جدا می‎باشد.

ابن أبی الحدید به طور مفصل داستان اینها را ذکر کرده است؛ برای کسب اطلاعات بیشتر می‎توان به آن مراجعه نمود.ر.ک : جلد 2، درسهای 50 و 51؛ و جلد 4، درسهای 148 و 149. در آنجا 88 صفحه در این باره بحث کرده است. صاحب الزنج و سپاه و طرفداران او را در آن زمان به نام "شورجیین" می‎خواندند که به معنای شورشی ها می‎آید، زیرا "شورج" همان "شورش" است؛ و اینها علیه حکومت

ناوبری کتاب