همهمه نیز برای آنان نیست.
برای این که وقتی لشکری تنها پیاده نظام بوده و اسبی نداشته باشند، گرد و غبار ایجاد نمی کنند و سر و صدایی نیز ندارند. بلکه یک عده بیچاره و تهی دست هستند که با خلفا مبارزه میکنند.
"یثیرون الارض بأقدامهم کأنها أقدام النعام"
( با گامهایشان زمین را خیش میزنند، گویا قدمهای آنها قدمهای شترمرغان است.)
"یثیرون" از "اثارة" به معنای برانگیختن گرد و غبار میآید. "نعام" جمع "نعامة" به معنای شترمرغ میباشد. قدمها و یا گامهای شترمرغ دراز نیست و پهن میباشد؛ پنجه های شترمرغ تقریبا از همدیگر باز است.
سید رضی در توضیح این که فرمایش حضرت مربوط به چه کسی است میگوید: علی (ع) با این عبارات اشاره به صاحب الزنج دارد. یعنی کسی که رئیس و صاحب این سیاهان زنگی است. البته خود این فرد زنگی نبود و میگفت من از فرزندان زید بن علی هستم، اما لشکر او همه از سیاهان و زنگی ها بودند.
حضرت میفرماید: این لشکر که اسب و امکانات زیادی ندارند و پیاده نظام هستند زمین را با گامهای خود خیش میزنند؛ به این معنا که وقتی راه میروند در زمین ایجاد اثر میکنند. و گامها و قدمهای آنان مانند قدمهای شترمرغ میباشد که پهن و عریض است و پنجه های آنان از همدیگر باز و جدا میباشد.
ابن أبی الحدید به طور مفصل داستان اینها را ذکر کرده است؛ برای کسب اطلاعات بیشتر میتوان به آن مراجعه نمود.ر.ک : جلد 2، درسهای 50 و 51؛ و جلد 4، درسهای 148 و 149. در آنجا 88 صفحه در این باره بحث کرده است. صاحب الزنج و سپاه و طرفداران او را در آن زمان به نام "شورجیین" میخواندند که به معنای شورشی ها میآید، زیرا "شورج" همان "شورش" است؛ و اینها علیه حکومت