صفحه ۲۹۹

توضیح امام (ع) درباره سخن خود

"فسئل (ع) عن معنی قوله هذا، فجمع أصابعه و وضعها بین أذنه و عینه"

( پس درباره معنای فرمایش حضرت - که بین حق و باطل چهار انگشت است - از ایشان سؤال شد؛ امام (ع) انگشتان خود را جمع کرد و بین گوش و چشم خود گذاشت؛)

"ثم قال: الباطل أن تقول سمعت، والحق أن تقول رأیت"

( سپس فرمود: باطل آن است که بگویی شنیدم، و حق آن است که بگویی دیدم.)

متأسفانه برخی افراد در جلسات مختلف می‎نشینند و کسی هم نسبت به دیگری شروع به آبروریزی می‎کند. از او سؤال می‎کنند سند و مدرک سخنانت چیست؛ می‎گوید: من شنیده ام. با کلمه "شنیدم" یا "می گویند" بتدریج حرفهایی زده می‎شود و همه باور می‎کنند و همان حرفهای باطل می‎شود حق.

آقای دکتر شریعتی می‎گفت: "آقای می‎گویند" گفته است که شریعتی و مریدهای او در حسینیه ارشاد دست بسته نماز می‎خوانند، و این حرف "آقای می‎گویند" را عده ای باور کرده و نقل می‎کنند؛ در صورتی که خوب بود آقایانی که این حرف را تکرار می‎کنند دو ریال خرج می‎کردند و اتوبوس شهری سوار شده به حسینیه ارشاد که دور نیست می‎آمدند و مشاهده می‎کردند که آیا واقعا دکتر شریعتی و مریدانش با دست بسته نماز می‎خوانند یا نه؛ و آیا "آقای می‎گویند" درست گفته است یا نه.

خلاصه حضرت علی (ع) در این خطبه می‎فرماید: اگر شما نسبت به کسی سابقه آشنایی دارید و او را به دینداری و حسن رفتار می‎شناسید، دیگر نباید آن یقین خود را با حرفهای دیگران به شک و تردید تبدیل کنید. چون حرفهایی که درباره افراد زده می‎شود ممکن است از روی اغراض سیاسی و دنیایی باشد؛ و اگر گوینده هم فرد خوبی باشد که این حرفها را مطرح می‎کند، ممکن است اشتباه کرده باشد.

ناوبری کتاب