توضیح امام (ع) درباره سخن خود
"فسئل (ع) عن معنی قوله هذا، فجمع أصابعه و وضعها بین أذنه و عینه"
( پس درباره معنای فرمایش حضرت - که بین حق و باطل چهار انگشت است - از ایشان سؤال شد؛ امام (ع) انگشتان خود را جمع کرد و بین گوش و چشم خود گذاشت؛)
"ثم قال: الباطل أن تقول سمعت، والحق أن تقول رأیت"
( سپس فرمود: باطل آن است که بگویی شنیدم، و حق آن است که بگویی دیدم.)
متأسفانه برخی افراد در جلسات مختلف مینشینند و کسی هم نسبت به دیگری شروع به آبروریزی میکند. از او سؤال میکنند سند و مدرک سخنانت چیست؛ میگوید: من شنیده ام. با کلمه "شنیدم" یا "می گویند" بتدریج حرفهایی زده میشود و همه باور میکنند و همان حرفهای باطل میشود حق.
آقای دکتر شریعتی میگفت: "آقای میگویند" گفته است که شریعتی و مریدهای او در حسینیه ارشاد دست بسته نماز میخوانند، و این حرف "آقای میگویند" را عده ای باور کرده و نقل میکنند؛ در صورتی که خوب بود آقایانی که این حرف را تکرار میکنند دو ریال خرج میکردند و اتوبوس شهری سوار شده به حسینیه ارشاد که دور نیست میآمدند و مشاهده میکردند که آیا واقعا دکتر شریعتی و مریدانش با دست بسته نماز میخوانند یا نه؛ و آیا "آقای میگویند" درست گفته است یا نه.
خلاصه حضرت علی (ع) در این خطبه میفرماید: اگر شما نسبت به کسی سابقه آشنایی دارید و او را به دینداری و حسن رفتار میشناسید، دیگر نباید آن یقین خود را با حرفهای دیگران به شک و تردید تبدیل کنید. چون حرفهایی که درباره افراد زده میشود ممکن است از روی اغراض سیاسی و دنیایی باشد؛ و اگر گوینده هم فرد خوبی باشد که این حرفها را مطرح میکند، ممکن است اشتباه کرده باشد.