"لا تنقض الیقین بالشک"سوره ق (50)، آیه 18. را که در اصول فقه خوانده اید، اینجا هم به کار گیرید. که شما با این شخصی که مورد غیبت قرار گرفته، سابقه داشته اید و او را میشناخته اید و میدانسته اید آدم بدی نیست، بنابراین اکنون که او دستش از شما کوتاه است و دیگران بهتر به شما دسترسی دارند و میآیند علیه او معرکه میگیرند، نباید به حرف آنان ترتیب اثر دهید.
"أیها الناس ! من عرف من أخیه وثیقة دین و سداد طریق فلا یسمعن فیه أقاویل الرجال"
( ای مردم ! هر کس از برادر خود مورد اعتماد بودن در دین و درستی روش را شناخت، پس نباید سخنان مردان را درباره او گوش دهد.)
"أقاویل" جمع "أقوال" است، و "أقوال" هم جمع "قول" به معنای سخن است. و "سداد" به معنای درستی و راستی و درست کرداری میباشد.
یعنی اگر شما به دین کسی وثوق و اطمینان پیدا کردید و دیدید که روش عملی او هم محکم و استوار است و مثلا در رفتار خود لاابالی نیست و پایبندی به دین دارد، دیگر نباید به سخنان دیگران که ممکن است برای شیطنت و یا ایجاد اختلاف و جدایی باشد ترتیب اثر دهید.
بی اعتنایی به سخنان باطل
"أما انه قد یرمی الرامی و تخطی السهام"
( آگاه باشید که گاهی تیرانداز تیر میاندازد و تیرها به خطا میروند.)