لزوم توجه به عیوب خود نه عیوب مردم
"یا عبدالله ! لا تعجل فی عیب أحد بذنبه، فلعله مغفور له"
( ای بنده خدا ! در عیب جویی هیچ کس به واسطه گناهش شتاب مکن، پس شاید او آمرزیده شده باشد.)
هر کسی احتمالا در طول زندگی خود ممکن است گناهانی را مرتکب شده باشد و بعد هم توبه کرده و خداوند او را بخشیده باشد؛ این درست نیست که انسان غیبت او را کند و عیب و گناه گذشته او را یادآوری کند. اگر مثلا فردی در دوران جوانی کار خلافی کرده و اکنون مشغول زندگی و خدمت است، شما حق ندارید با یادآوری گذشته، او را از خدمت محروم کنید یا آبروی او را بریزید. در این صورت گناه غیبت و عیب جویی شما که باعث محرومیت این فرد از خدمت به جامعه شده و او را نزد مردم خجل ساخته، از گناه او بزرگتر است.
البته در غیبت استثناء هم وجود دارد و مواردی هست که غیبت اشکال ندارد؛ مانند مورد مشورت برای خواستگاری یا کسی که بدعت گذاری در دین کرده است و برخی موارد دیگر. در این موارد به آن مقدار که مربوط به مورد مشورت و یا بدعت است و ضروری و لازم است میتوان غیبت کرد؛ آن هم باید حقایق را گفت، نه این که مطالب خلاف واقع را به او نسبت داد. در این خطبه ما مستثنیات غیبت را بحث نمی کنیم؛ بلکه حضرت علی (ع) به طور کلی درباره غیبت سخن میگویند.
نکته دیگر این که غیبت بودن غیبت به این نیست که فقط گناهان طرف را بگویید؛ بلکه اگر عیوب مادرزادی، نژادی، بدنی و یا چیزهای دیگری را بگویید و آشکار کنید که اگر بشنود ناراحت میشود، از مصادیق غیبت است. چون به هر حال شخصیت طرف با گفتن و آشکار ساختن این عیوب ملکوک و خرد میشود.