صفحه ۲۸۵

خداوند باشند. بنابراین انسانها نیز باید عیوب و گناهان یکدیگر را بپوشانند و مخفی نمایند. برای این که اگر خداوند عیب ها را آشکار کند، زندگی ها درهم می‎ریزد و همه نسبت به یکدیگر دشمن و بدبین می‎شوند و دیگر نمی توان در جامعه زندگی کرد. پس وقتی خداوند برای ادامه جریان زندگی انسانها عیب ها و گناهان مردم را پنهان می‎کند، مردم هم باید گناهان یکدیگر را پنهان نمایند. نه این که خودمان صدگونه گناه داشته باشیم و به یک گناه دیگران چسبیده و آن را افشا کنیم.

از این رو می‎فرماید: "أما ذکر": آیا شخص غائب غیبت کن به یاد نمی آورد "موضع سترالله علیه": آن موضعی را که خدا پوشانده است بر او "من ذنوبه": از گناهانش؛ "مما هو أعظم من الذنب الذی غابه به": از گناهانی که بزرگتر است از گناهی که شخص دیگری را به سبب آن غیبت می‎کند.

"و کیف یذمه بذنب قد رکب مثله !"

( و چگونه او را به گناهی سرزنش می‎کند در حالی که مانند آن را مرتکب شده است !)

معمولا ما آنچه را که خود انجام می‎دهیم نمی بینیم و یا عیب و گناهش را کوچک می‎شماریم، ولی همان عیب و گناه را نسبت به دیگران بزرگ و غیرقابل بخشش می‎دانیم. کاری را خودمان انجام داده ایم ولی چون دیگری آن را انجام می‎دهد به سرزنش و غیبت او می‎پردازیم.

"و کیف یذمه بذنب": و چگونه مذمت می‎کند دیگری را به گناهی که "قد رکب مثله": خودش هم مثل آن را مرتکب شده است.

"فان لم یکن رکب ذلک الذنب بعینه فقد عصی الله فیما سواه مما هو أعظم منه"

( پس اگر همان گناه را مرتکب نشده باشد، پس در آنچه غیر آن است از جمله گناهانی که بزرگتر از آن گناه است نافرمانی خدا را کرده است.)

ناوبری کتاب