صفحه ۲۳۸

"عطف" به معنای بازگرداندن است. "هوی" و "هدی" در این عبارت هر دو "الف و لام جنس" دارند؛ یعنی جنس هوای نفس و جنس هدایت.

باید در نظر داشته باشیم که گاهی مردم اسلام و قرآن را که راهنما و معیار هدایت است از اساس نمی پذیرند، و گاهی قرآن و اسلام را می‎پذیرند ولی آن را بر هواهای نفسانی خود تطبیق و توجیه می‎کنند. این عبارت حضرت اشاره به گروه دوم است. لذا می‎فرماید: هنگامی حضرت حجت (عج) هوای نفس آنان را به هدایت بازمی گرداند که مردم در مقام عمل هدایت را بر هواهایشان برگردانده اند.

بسیاری از مذاهب باطله و نظریات فاسدی که در اسلام و یا دیگر ادیان پیدا می‎شود برای این است که افراد دیدگاهها و هواهای نفسانی خود را بر قرآن و روایات و متون دینی حاکم کرده و غلبه می‎دهند. به این معنا که از ابتدا نمی گویند ما قرآن و یا روایات را قبول نداریم، بلکه مفاد آیات و روایات را مطابق هوای نفس خود توجیه و تفسیر می‎کنند. در صورتی که حضرت حجت (ع) برعکس آنان هواها و خواسته های نفسانی مردم را به هدایت برمی گرداند و تغییر می‎دهد و یا غالب می‎گرداند.

"و یعطف الرأی علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرأی"

( و اندیشه را بر قرآن بازمی گرداند هنگامی که قرآن را بر اندیشه برگردانده اند.)

مردم معمولا در همه جا رأی و نظر خود را معیار و میزان قرار می‎دهند و بعد قرآن را بر آراء خود تطبیق داده و توجیه می‎کنند. تمام مذاهب اسلامی و از جمله شیعه، سنی، مالکی، حنفی، حنبلی، زیدی و... می‎گویند ما قرآن را قبول داریم و بر طبق آن عمل می‎کنیم، ولی بسیاری از آنها، قرآن را بر آراء و نظرات خود تطبیق داده و توجیه می‎کنند؛ که این روش روش صحیحی نیست. انسان باید قرآن را محور قرار دهد و از تفسیر و توضیح و بیانات عترت و ائمه (ع) هم بهره بگیرد. نه قرآن به تنهایی کافی است

ناوبری کتاب