باشد جز این که با خلیفه به حق، علی بن ابی طالب (ع)، مخالفت کرده بزرگترین گناهان را مرتکب شده است.أسد الغابة، ج 3، ص 60، البته اسد الغابة قسمتی از مقدمه را دارد.
بنابراین باید توجه داشت که طلحه و زبیر و معاویه و امثال آنان نباید در بین مسلمانان از شیعه و سنی احترام داشته باشند؛ برای این که گناه آنان آشکار است. ولی متأسفانه بسیاری از اهل سنت مخصوصا حنفی مذهب ها که در سیستان و بلوچستان زیادند، برای معاویه احترام قائل هستند و او را "حضرت معاویه !" خطاب میکنند. البته شافعی مذهب ها که بیشتر در کردستان هستند، چندان احترامی برای معاویه قائل نیستند.
در اوایل انقلاب وقتی برای ائمه جمعه سمیناری در مدرسه فیضیه برگزار کردیم، از یکی از علمای اهل سنت سیستان و بلوچستان برای شرکت در آن سمینار دعوت کردیم و بعد هم به عنوان احترام او را عضو هیأت رئیسه قرار دادیم. نوبت سخنرانی او که شد در همان ابتدای سخنرانی خود گفت: "حضرت معاویه رضی الله عنه" ! که ما از این تعبیر او خیلی ناراحت شدیم. معاویه و امثال او که در برابر امام به حق پیمان شکنی و قیام کردند قابل توجیه نیستند. لذا حضرت به آنان چنین نفرین میکند: خدایا ! بنما بدی را به اینها در آنچه آرزو داشتند و به دنبال آن عمل کردند.
درخواست توبه و بازگشت از طلحه و زبیر
"و لقد استثبتهما قبل القتال"
( و هر آینه به تحقیق پیش از جنگ بازگشت آن دو را خواستم.)
"استثبت" باب استفعال از "ثوب" به معنای "رجع" و بازگشت است. البته برخی نسخه ها "استتبت" دارد که به معنای طلب توبه میباشد. اگر "لقد استتبتهما" باشد،