یافته و او را هر کجا که بخواهند بکشانند. و چون عرب در زمان صدر اسلام و زمان حضرت علی (ع) عمده سرمایه اش شتر بود، ادبیات و فرهنگ آنان با این کلمه عجین شده و برای بیان مطالب خود از شتر بسیار مثال میآورند. این است که حضرت علی (ع) نیز ظالم را به شتری تشبیه میکند که داخل بینی اش حلقه است. به این معنا که چون شتر چموش را به وسیله آن حلقه رام و آرام میکنند و حرکت میدهند، من هم ظالم را همان گونه در زیر سلطه خود گرفته و به آبشخور حق میبرم؛ گرچه خود آن ظالم از وارد شدن به آبشخور حق ناراحت بوده و تمایلی به آن نداشته باشد. زیرا بالاخره یک جایی باید جلوی ظالم را گرفت تا حق و عدالت در جامعه برقرار شود.
تقدم رأی اکثریت در تزاحم حقوق
نکته ای که از این خطبه میتوان تا حدودی استفاده کرد این است که در مسائل اجتماعی و حکومتی اکثریت ملاک عمل است. البته یک وقت میخواهیم حق و باطل را ثابت کنیم، که با اکثریت و اقلیت نمی شود؛ ولی یک وقت است که میخواهیم خواست های اجتماعی و حکومتی جامعه اسلامی تحقق پیدا کند، در این صورت اگر اکثریت یک نفر یا یک عده را انتخاب کرد، باید کارها را به آنها واگذار و کمکشان کرد. زیرا اگر بخواهیم اقلیت را مقدم بداریم که تقدیم مرجوح بر راجح میشود و عقلا درست نیست. پس بیعت اکثریت در حق اقلیت هم نافذ است و حضرت علی (ع) نیز به آن استدلال میفرماید. چون اساس فرمایشات حضرت در این خطبه در مقابل عده ای بود که بیعت نکرده بودند و حضرت میخواهند به آنها بفهمانند که وقتی اکثریت مردم با آن شور و اشتیاق با من بیعت کردند شما نمی توانید تخلف کنید. البته اثبات حق یا باطل با اقلیت و اکثریت ممکن نیست، بلکه برای اثبات حق و باطل باید با روش عقلی یا نقلی و یا آمیخته به عقل و نقل استدلال کرد.