صفحه ۱۹۸

شخص بیعت خواهم کرد. عمر با شنیدن این سخن ناراحت شد و تصمیم گرفت تا در همان منا سخنرانی کند. به عمر گفته شد که اینجا مناست و برای سخنرانی شما درباره این موضوع مناسب نیست و ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد، بنابراین بهتر است در مدینه سخنرانی کنید. عمر این پیشنهاد را پذیرفت و بعد در مدینه راجع به موضوع فوق که آیا می‎توان به طور ناگهانی وبدون تأمل با کسی بیعت کرد یا نه، سخنرانی کرد.

تحریف قرآن و نحوه بیعت با ابوبکر از زبان خلیفه دوم

او در ابتدای سخنان خود جملاتی را به عنوان آیات قرآن نقل می‎کند که در قرآن وجود ندارد و می‎گوید: "ان الله بعث محمدا(ص) بالحق و أنزل علیه الکتاب. فکان مما أنزل الله آیة الرجم فقرأناها و عقلناها و وعیناها فلذا رجم رسول الله و رجمنا بعده": "خداوند به حق پیامبر(ص) را مبعوث فرمود و بر او کتاب را نازل کرد. پس، از جمله آیاتی که نازل فرمود آیه رجم بود که ما آن را تلاوت کردیم و دانستیم و حفظ نمودیم؛ و پیامبر(ص) رجم فرمود و ما هم پس از او رجم کردیم."

بر اساس این نقل، عمر چند آیه دیگر نقل می‎کند که در قرآن بوده است و اکنون نیست. از جمله می‎گوید: "انا کنا نقرأ فیما نقرأ من کتاب الله أن لاترغبوا عن آبائکم فانه کفر بکم أن ترغبوا عن ابائکم": "همانا در آنچه از کتاب خدا می‎خوانیم، می‎خواندیم که از پدرانتان روی نگردانید زیرا آن کفر به شماست که از پدرانتان روی گردانید."

خلاصه جملاتی را به سیاق آیات قرآن می‎خواند و مدعی می‎شود که در قرآن بوده و اکنون وجود ندارد. وی در ادامه در رابطه با بیعت با ابوبکر می‎گوید: "ثم انه بلغنی أن قائلا منکم یقول: والله لومات عمر بایعت فلانا، فلایغترن امرؤ أن یقول انما کانت بیعة أبی بکر فلتة و تمت، ألا و انها قد کانت کذلک و لکن الله وقی شرها": "سپس به من خبر

ناوبری کتاب