سبب ایراد خطبه بر اساس نقل ابن أبی الحدید
ابن أبی الحدید داستان مذکور را به طور مفصل و تقریبا به گونه ای متفاوت از آنچه سید رضی نقل کرده بیان کرده است.سوره مجادله (58)، آیه 21. او میگوید: مغیره ای که در اینجا نامش آمده "مغیرة بن أخنس بن شریق ثقفی" است که از قبیله بنی ثقیف است و افراد زیادی هم در اطراف او رفت و آمد داشتند. روزی عثمان به او میگوید: علی (ع) هر کجا مینشیند به ما انتقاد میکند و ما را رها نمی کند.
عثمان توقع داشته که هر کاری میخواهد انجام دهد و هیچ کس هم به او اعتراض و انتقاد نکند؛ و چون حضرت علی (ع) نمی توانست اشتباهات بزرگ او را نادیده بگیرد و تذکر میداد، عثمان از او گله مند میشود که چرا علی (ع) دست از سر ما برنمی دارد و هر کجا که میرسد انتقاد میکند.
پس از آن که عثمان گله مندی خود را از علی (ع) ابراز میکند، زید بن ثابت که از اصحاب پیامبر(ص) و حافظ و جامع قرآن بود از طرف عثمان مأموریت پیدا میکند با علی (ع) سخن بگوید تا شاید مسأله حل شود و دامنه اختلافات گسترش پیدا نکند.
بنابراین زید بن ثابت و همین مغیرة بن أخنس که پسر عمه عثمان بود با عده دیگری خدمت امیرالمؤمنین (ع) میرسند. زید بن ثابت در آن جلسه پس از حمد و ثنای خداوند خطاب به امیرالمؤمنین (ع) میگوید: "فان الله قدم لک سلفا صالحا فی الاسلام و جعلک من الرسول فی المکان الذی انت به": "پس همانا خداوند برای تو پیشینه شایسته ای در اسلام پیش فرستاده است و تو را نسبت به پیامبراکرم (ص) در جایگاهی قرار داده است که در آن هستی."
در ادامه میگوید: و عثمان هم پسر عموی شما و حاکم این امت است. بنابراین