بهشت میروند و به سعادت میرسند. در حقیقت این افراد هم برای دستیابی به حیات برتر و همیشگی چنین آرزویی را داشته اند، وگرنه نسبت به اصل زندگی و مرتبه والاتر آن خسته نشده اند. اما مردم معمولی و مخصوصا کسانی که دنیا طلب میباشند و حضرت قبلا مقداری از ویژگی های آنان را بیان فرمود، برای یک روز بیشتر زنده ماندن در دنیا ممکن است دست به هر کاری بزنند.
حکمت ترس از مرگ
"و انما ذلک بمنزلة الحکمة التی هی حیاة للقلب المیت"
( و جز این نیست که آن به منزله حکمتی است که برای دل مرده زندگی است.)
برخی از شرح کنندگان نهج البلاغه نظرشان این است که عبارت: "انما ذلک بمنزلة الحکمة" به عنوان مقدمه عبارت بعدی است که میفرماید: "کتاب الله تبصرون به".سوره أنفال (8)، آیه 46. به عقیده ما این نظر صحیح نیست، مگر این که بگوییم حضرت درباره قرآن جملات دیگری داشته اند که حذف شده است.
در هر صورت به نظر میرسد که این جمله مربوط به قبل میشود. البته شرح عبده و ابن میثم و برخی دیگر از شرحها نیز نظرشان همین است،احتمال دارد دو جمله یک معنا را برساند و کاری به رتبه بندی رسالت انبیا نداشته باشد. و ما در اینجا بر همین اساس عبارت حضرت را معنا میکنیم. به لحاظ این که حضرت در عبارت قبل فرمود: مردم در مرگ آسایش نمی یابند و از آن در وحشت و هراس میباشند، در ادامه میفرماید: همین وحشت از مرگ هم برای انسان یک غنیمت است. برای این که اگر این وحشت و هراس نبود، انسان بدون هیچ گونه ترس و واهمه ای دست به هر کاری میزد و از پیامدهای آن هراسان نبود؛ ولی همین که مرگ را قبول دارد و از آن در