صفحه ۱۳۲

می‎فرماید: درست است که بسیاری از مردم مشغول زندگی خود هستند و هر کسی به تناسب موقعیت و شغل خود به دنبال باغ و کاخ و ریاست و پول و امثال آن می‎باشد، ولی این توده های مردم را که می‎بینی زنده اند تو را فریب ندهند که مانند آنان که مشغول زندگی خود هستند تو هم زنده می‎مانی. برای این که این زیادی و کثرت جمعیت مردم هم در حال دگرگونی است و انسانهایی از آنها روز به روز می‎میرند و ممکن است به همین زودی برای تو هم حادثه ای اتفاق بیفتد و مرگت فرا رسد، آنگاه حساب کار خود را نکرده باشی. تو نباید با دیدن این جمعیت غفلت کنی و یا مغرور شوی. بلکه هر کسی باید هر چه زودتر به فکر عاقبت کار خود باشد و مرگ را نزدیک بداند. مخصوصا با توجه به این که اسباب مرگ هم هر روز زیادتر می‎شود. یکی بر اثر تصادف می‎میرد و یکی بر اثر سکته یا سرطان، و دیگران به علل دیگر.

درگذشتگان، مایه هشیاری

"و قد رأیت من کان قبلک ممن جمع المال، و حذر الاقلا ل، و أمن العواقب طول أمل و استبعاد أجل"

( و حال آن که مشاهده کرده ای کسی را که پیش از تو بوده است، از کسانی که به گردآوری مال پرداخته، و از کم کردن ( و فقر) پرهیز داشته، و به خاطر آرزوی دراز و دور شمردن سر رسید عمر از پیامدها ایمن بودند.)

"طول أمل" در اینجا مفعول له است که منصوب می‎باشد؛ در واقع "لطول أمل" بوده است. یعنی این فرد به دنبال جمع آوری مال بود و از عواقب کار ایمن بود چرا که آرزوهای طولانی داشت و اجل و مرگ خود را دور می‎پنداشت.

در اینجا حضرت با توجه به عبارت پیشین می‎فرماید: شما به جای این که به مردم غافل و بی توجه نگاه کنی و خود را یکی از آنان بدانی و مرگ را فراموش کنی، باید

ناوبری کتاب