بنابراین وقتی که عقل کل و خاتم پیامبران نمی تواند راه گریزی از مرگ داشته باشد، دیگران چگونه میتوانند امید گریز از مرگ را داشته باشند؟! پس مرگ برای همه است.
"قد أسمع داعیه، و أعجل حادیه"
( در حالی که دعوت کننده مرگ شنوانیده، و راننده آوازخوان آن شتاب داده است.)
"حادی" از ماده "حداء" است. "حداء" آوازی است که هنگام راندن شتر برای شتر میخوانند تا تند حرکت کند. حضرت در این عبارت میفرماید: دعوت کننده به مرگ پیام آن را به همه رسانده است. به نظر میرسد مقصود از رساندن پیام مرگ، مقدمات مرگ باشد که هر روز و هر ساعت افراد را به مرگ نزدیک تر میکند و به آنها هشدار میدهد؛ البته معمولا ما به این هشدارها توجه نمی کنیم. همین که انسان بتدریج پیر میشود، کمرش خم میگردد، زانوهایش درد میگیرد، به سرفه میافتد، همه اینها انسان را به مرگ دعوت میکنند و پیام مرگ را به گوش ما میرسانند؛ ولی ما توجه نداریم. مثلا وقتی جوان بودیم هر کدام از ما پله های زیاد را یکی دو تا کرده و به سرعت بالا میرفتیم ولی الان نمی توانیم. اینها همه علائم و نشانه های مرگ است که ما را خبر میکند. و مانند کسی که شتر میراند و برای شتر آواز میخواند تا با سرعت بیشتری برود، همین علائم و نشانه ها ما را با سرعت به طرف مرگ سوق میدهند.
هشدار امام (ع) نسبت به فریبنده ها
"فلا یغرنک سواد الناس من نفسک"
( پس زیادی و انبوه مردمان تو را از جان خود فریب ندهد.)
حضرت علی (ع) با این جملات مردم را موعظه میکنند تا فریب دنیا را نخورند.