بنابراین حضرت میفرماید: شهادت دادن من مانند شهادت دادن افرادی نیست که ظاهر و باطن یا قلب و زبان آنان با هم تفاوت داشته باشد.
جدی بودن مرگ
"فانه و الله الجد لا اللعب، و الحق لا الکذب، و ما هو الا الموت"
( پس همانا آن [ مرگ ] به خدا قسم جدی است نه بازی، و حقیقت است نه دروغ، و آن جز مرگ نیست.)
این قسمت از خطبه پند و اندرز به مردم است.
ضمیر در "انه" به مرگ برمی گردد. پس یا مرگ در جملات قبل بوده و سید رضی (ره) آن را نقل نکرده است، یا این که در جملات قبل مرگ ذکر نشده است که در نتیجه باید ضمیر را ضمیر شأن معنا کنیم؛ یعنی به خدا قسم قضیه و داستان از این قرار است که مرگ یک امر بسیار جدی است و بازیچه نمی باشد.
اعمال ما مردم معمولا طوری است که با اعتقاد به قیامت و مرگ سازش ندارد. کارهایی انجام میدهیم که اگر به مرگ باور داشته باشیم و آن را حق بدانیم آنها را انجام نمی دهیم. پس اعمال و رفتار ما نشان میدهد که ما مرگ را انکار میکنیم؛ به همین جهت حضرت برای این که ما باورمان بیاید و قضیه را جدی بگیریم به خدا سوگند یاد میکند. میفرماید: "والله الجد لا اللعب": به خدا سوگند مرگ جدی است و نه بازی؛ "و الحق لا الکذب": و ثابت و حق است نه دروغ؛ "و ما هو الا الموت": و آنچه جدی و حق است جز مرگ نیست.
در قرآن کریم هم خطاب به پیامبراکرم (ص) آمده است: (انک میت و انهم میتون ) خطبه 192؛ "و لقد قرن الله به صلی الله علیه و آله من لدن أن کان فطیما أعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم، و محاسن أخلاق العالم لیله و نهاره". "بی شک تو (ای پیامبر) مرده و آنان مردگانند."