صفحه ۱۰۰

مشرف بایستد و آنچه را می‎خواهد به دیگران نشان دهد. "طلوع" هم به معنای ظاهر شدن می‎آید. خورشید که طلوع می‎کند، یعنی بالا می‎آید و ظاهر می‎شود. در نجف که بودم یک روز شنیدم که راننده به شاگردش می‎گفت: "اطلع"، یعنی بیرون بیا و ظاهر شو. البته عبارت در اینجا هم "أطلع بکم" و هم "أطلع بکم" نقل شده که ظاهرا اولی درست نیست. "أن أطلع بکم" یعنی: به وسیله شما طلوع بدهم.

کلمه "سرار" یا "سرار" به معنای تاریکی شب آخرماه است. همان طور که می‎دانید هلال ماه ابتدا کوچک است و بتدریج بزرگ می‎شود تا شب چهاردهم که ماه کامل است و بعد از نیمه ماه تا شب بیست و هفتم بتدریج ماه کوچک می‎شود تا شب آخر که ماه به طور کلی در محاق قرار می‎گیرد. بنابراین شب آخر ماه بسیار تاریک است. لذا "سرار العدل" یعنی: آن تاریکی ای که روی عدالت آمده و آن را فرا گرفته است.

به هر حال حضرت مشاهده می‎کند که در زمان سه خلیفه کارهایی به نام حق و عدل انجام شده که با عدالت و حق بسیار فاصله داشته است. در زمان ابوبکر و عمر کارهای خلاف انجام می‎شد ولی در زمان عثمان بسیار بیشتر شد؛ به طوری که او بیت المال را در بین خویشاوندان خود تقسیم می‎کرد و به امثال مروان می‎بخشید. خرجها و تشریفات بیهوده زیاد داشت. بنابراین تاریکی خیلی عمیقی چهره عدالت را پوشانده بود و مردم در زمان سه خلیفه به انحرافاتی تن داده و عادت کرده بودند که اصلاح آنها و راست کردن کجی های آن دوران بسیار مشکل بود.

این است که حضرت می‎فرماید: "هیهات": چه دور و مشکل است "أن أطلع بکم سرار العدل": که به وسیله شما تاریکی ای که چهره عدالت را پوشانده است برطرف سازم "أو أقیم اعوجاج الحق": یا کجی ای را که به نام حق انجام می‎شود اصلاح نمایم. این کار بسیار مشکل است؛ برای این که حداقل یک نسل با شیوه خلفا زندگی کرده و به آن عادت نموده اند و اقامه عدل و اصلاح حقیقت به فرصت و تلاش زیادی نیازمند است. این کار با این که بسیار مشکل است ولی حضرت باید آن را انجام دهد.

ناوبری کتاب