صفحه ۸۸

"و خرجت الروح من جسده، فصار جیفة بین أهله"

( و روح از بدنش خارج گردیده، پس بین اهل خود مردار بدبویی شده است.)

خداوند در ابتدا انسان را از نطفه ای خلق می‎کند که بدبو و متعفن می‎باشد که همان منی است، و هنگامی هم که انسان می‎میرد باز جیفه و مردار بدبو می‎شود که پس از مدت کوتاهی اگر دفن نشود مردم از بوی تعفن او فرار می‎کنند. درست است که اکنون جوان شادابی هستی و خودت را با شخصیت گرفته ای و لباس زیبایی هم به تن کرده ای، ولی ابتدا آن طور بودی و در پایان نیز به صورت مردار می‎شوی.

حضرت امیر(ع) می‎خواهد مردم را توجه دهد تا موعظه شوند؛ لذا می‎فرماید: و روح از بدن شخص خارج شده، درنتیجه بین اهل و عیال خود مردار بدبویی گردیده است.

بدن طبیعی و بدن مثالی

این که بعضی سؤال می‎کنند خروج روح از بدن آیا خروج حقیقی است یا نه ؟ جوابش این است که بالاخره روح، این بدن طبیعی را رها می‎کند ولی البته با بدن مثالی همراه است. یعنی همان بدنی که در عالم خواب هم آن را مشاهده می‎کنیم و دارای احکام ماده مثل بو، رنگ، شکل، اندازه و... است ولی جرم و ماده ندارد؛ این بدن در بیداری هم همراه با نفس است اما ما از آن غافلیم، و به واسطه خوابیدن که ارتباط ما با عالم ماده ضعیف می‎شود آن بدن خودنمایی می‎کند و پس از مرگ هم که ارتباط ما با عالم ماده بیشتر قطع می‎گردد بدن مثالی قویتر می‎گردد. اساسا خداوند برای این که ما عالم مثال و بدن مثالی را درک کنیم خواب دیدن را قرار داده است تا نمونه ای باشد از آن عالم.

ناوبری کتاب