گاهی انسان زحمت میکشد و مالی را فراهم میکند و بعد کسی پیدا میشود و از او میگیرد ولی کار دیگری با او ندارند و فقط مالش گرفته میشود. در این صورت از دست دادن مال مشکل است ولی سختی آن کمتر از هنگامی است که مال فرد را بگیرند و بعد هم او باید پاسخگو باشد که از چه راه آن را به دست آورده و چه بسا به خاطر آن عذاب هم بشود. در صورت اول ممکن است انسان به خود دلداری بدهد که ثروتی یا باغ و خانه ای داشتیم و مدتی از آن استفاده کردیم و بعد از ما گرفتند؛ ولی وقتی باغ و خانه و ثروت جمع آوری شده را بگیرند و این مال و ثروت حق الله یا حق الناس باشد، مثلا سهم ارث برادر و خواهر خود را نداده باشد یا به همسایه خود تجاوز کرده و یا خمس و واجبات مالی دیگر خود را نپرداخته باشد، در این موارد و امثال آنها نه تنها مال و دارایی انسان را میگیرند بلکه به دنبال آن انسان را عذاب هم میکنند.
حضرت میفرماید: پس گوارایی این مال برای وارث است که بدون سختی به آن رسیده است، و سنگینی بار آن بر دوش اوست، و گروهای این شخص به آن مال گره خورده و بسته شده است.
جمله اخیر حضرت به این معناست که گاهی انسان در مقابل بدهکاری خود و یا در مقابل چیز دیگری، متاعی را نزد کسی گرو میگذارد و بعد بدهکاری خود را میپردازد و یا مطابق قراردادی که داشته عمل کرده و گرو خود را آزاد میکند؛ ولی گاهی گرو در مقابل مالی است که انسان نمی تواند آن را پرداخت کرده و گرو خود را آزاد کند، مثل این که مالی که باید در برابر گرو پرداخت شود از دیگری باشد، در این صورت رهن و گرو او آزاد نمی شود و او همچنان گرفتار خواهد ماند. در قیامت نیز این چنین است. وقتی مال جمع آوری شده توسط من و شما از حق الناس یا حق الله باشد، مال از گرو درنیامده و من و شما گرفتار میشویم؛ زیرا فک رهن نشده است.