میگوید: حرام چیزی است که به دستمان نیاید و اگر چیزی به دست آوردیم این طرف و آن طرف مسأله اش را میپرسیم تا بالاخره حلال شود ! با این وجود هنگامی که لحظات آخر عمر او فرا میرسد به همه اینها فکر میکند و ناراحت میشود.
"و یتذکر أموالا جمعها": و به یاد میآورد اموالی را جمع کرده "أغمض فی مطالبها": که در راه طلب و جمع آوری آنها چشم پوشی کرده است. یعنی به فکر حرام و حلال آن نبوده و چشم های خود را بسته و از هر راهی که توانسته ثروت اندوزی کرده است. "و أخذها من مصرحاتها و مشتبهاتها": و این اموال را از راههایی که حلال بودن آنها روشن است و نیز از راههای مشتبه جمع آوری کرده و گرفته است. یعنی حلال و حرام را با هم مخلوط کرده است.
"قد لزمته تبعات جمعها، و أشرف علی فراقها"
( به تحقیق پیامدهای جمع آوری آن اموال دچار او گشته، و در شرف جدایی از آنها قرار گرفته است.)
اموالی را که احیانا خمس و زکات آنها را نداده است و یا حقی از برادر و خواهرش در آنها وجود دارد و یا از مردم کلاهبرداری کرده است، در آخر عمر میفهمد که باید همه را پاسخ بدهد و تأسف میخورد؛ و ناراحتی مهم تر او این است که میبیند از همه این اموال و ثروتها جدا میشود.
حضرت میفرماید: ملازم و همراه شده است او را پیامدهای جمع آوری مال، و در شرف جدایی از آنها قرار دارد. به این معنا که یقین پیدا کرده به زودی از این باغ و خانه و ثروتی که گردآوری کرده است جدا میشود، در حالی که وبال آن اموال به گردن اوست.