بازمی گرداند. "کیف نزل بهم": این دلباخته دنیا میبیند که چگونه بر غافلگیر شدگان به مرگ فرود آمده است "ما کانوا یجهلون": آنچه را که نمی دانستند. گرفتار چیزهایی مانند مرگ و قبر شدند که خواب آن را هم نمی دیدند.
"و جأهم من فراق الدنیا ما کانوا یامنون، و قدموا من الاخرة علی ما کانوا یوعدون"
( و جدایی از دنیا که نسبت به آن ایمن بودند به آنها رو آورد، و به آخرت که به آنان وعده داده میشدند وارد گشتند.)
اهل دنیا و دنیاپرستان تصور میکردند که وقتی دارای ثروت و قدرت هستند دیگر در امان میباشند و چیزی که خلاف میل و خواسته شان باشد بر آنان وارد نمی آید. اما ناگهان از دنیا و وابستگی های آن جدا گشته و وارد آخرت شدند که به آنها وعده داده شده بود ولی باور نمی کردند. به آنها گفته شده بود که در آخرت حساب و کتاب و بهشت و جهنم است، و آنان این وعده ها را افسانه میدانستند و به آن باور نداشتند؛ ولی اکنون به حقایقی که از طریق پیامبران به آنان وعده داده شده بود رسیدند.
توصیف حال غافلان در آستانه مرگ
"فغیر موصوف ما نزل بهم، اجتمعت علیهم سکرة الموت و حسرة الفوت"
( پس آنچه به آنان فرو آمده غیر قابل توصیف است، بیهوشی مرگ و حسرت آنچه از دست رفته بر آنها جمع شده است.)
حضرت از اینجا به بعد تا حدود یک صفحه، درباره لحظات آخر عمر و پس از آن بیاناتی دارند که چه گرفتاری ها و سختی هایی بر انسان وارد میشود و او چگونه و در