صفحه ۶۷

کلمه "رغبت" در بعضی از نسخه های نهج البلاغه بدون تشدید (رغبت الیه) نقل شده است؛ ولی در شرح ابن أبی الحدید و نسخه خطی با تشدید آمده بدون ذکر "الیه"؛ که به نظر می‎رسد همین مناسب تر باشد، چرا که در لغت عرب "رغبت الیه" در معنای تشویق و ترغیب به کار نرفته است.

خداوند توسط پیامبران و اولیای خود، مردم را به اخلاق و احکام الهی که مقدمه و سبب رسیدن به بهشت است دعوت کرد، ولی نوع مردم این دعوت را اجابت نکردند؛ و باز خداوند مردم را به آنها ترغیب فرمود و درجات و مقاماتی را که برای انسانهای صالح و مطیع در بهشت وجود دارد یادآور شده و مردم را به آنها تشویق فرمود، ولی مردم نه ترغیب شدند و نه تشویق. هر چه پیامبران از بهشت و نعمت ها و درجات آن می‎گویند عموم مردم گوششان بدهکار نیست.

روآوری مردم به مردار دنیا

"أقبلوا علی جیفة [ قد] افتضحوا بأکلها، واصطلحوا علی حبها"

( مردم رو آوردند بر مردار متعفنی که با خوردن آن رسوا گشتند، و بر محبت آن سازش نمودند.)

"جیفة" به مردار بدبو و گندیده گفته می‎شود. "اصطلحوا" از ماده "صلح" است؛ یعنی سازش کردند. "صلح" به باب افتعال رفته "اصتلح" شده و در باب افتعال اگر فاءالفعل "صاد" باشد "تاء" قلب به "طاء" می‎شود. آن وقت صیغه جمع مذکر غایب آن "اصطلحوا" می‎شود.

بنابراین حضرت امیر(ع) می‎فرماید: مردم به جای این که مشتاق به انجام وظایف خود - که زمینه رسیدن به بهشت و نعمت ها و درجات آن است - بشوند به مردار بدبو و متعفن دنیا رو آوردند که با خوردن آن رسوا و مفتضح شده اند، و بر سر محبت و علاقه داشتن به دنیا با یکدیگر سازش نمودند.

ناوبری کتاب